نویسنده : مارتین مک‌دونا

    ترجمه : بهرنگ رجبی

يك ماجراي خيلي خيلي خيلي سياه، نهمين نمايش‌نامه مارتين مك‌دونا، نخستين بار پاييز 2018 در لندن روي صحنه رفت و اجرايي بسيار موفق داشت. اين‌بار، خلاف آثار قبلي نويسنده‌اش، شخصيت‌هايي واقعي قهرمانان نمايش‌اند، هانس كريستين اندرسن و چارلز ديكنز، با چهره‌هايي يكسر متفاوت از تصوير تاريخي جا افتاده‌شان، مرداني شرير و بي‌رحم كه براي رسيدن به خواسته‌هايي شخصي و براي كسب موفقيت، از هيچ‌كاري ابا ندارند، حتي شكنجه و كشتن بي‌گناهاني كه تنها جرمشان داشتن خلاقيتي بيشتر از اين نويسنده‌هاي شهير است. اما تاريخ هميشه به راهي نمي‌رود كه نقش‌آفرينانش خواسته‌اند، حتي اگر مثل اين نمايش‌نامه غريب مك‌دونا،‌ كساني از آينده به امروز بيايند تا تاريخ را آن‌جور كه دلخواهشان است، دستكاري كنند.

بخش عمدهٔ نمایشنامه در اتاق زیر شیروانی هانس کریستین اندرسن می‌گذرد، جایی که ایدهٔ داستان‌هایش از آنجا بیرون می‌آید. شرارت اندرسن باعث شهرتش می‌شود و این بار مک‌دونا در فضایی که خیلی از منتقدان آن را «سورئالیستی» خوانده‌اند، داستان عجیبش را روایت می‌کند.