سعادت زناشویی

سعادت زناشویی

سعادت زناشویی

وضعیت: غیرفعال
ناشر: چشمه

نویسنده : لیو تالستوی
   ترجمه : سروش حبیبی
 

کتاب با ترسیم فضای سرد و زمستانی پس از فوت مادری در خانه‌ای روستایی آغاز می‌شود. خانه‌ای که 2 دختر با دایه‌ای که بزرگشان کرده در آن زندگی می‌کنند. دخترها که پس از مرگ پدر حالا مادر را هم از دست داده‌اند، غم بزرگی بر دل دارند.

«به ندرت مهمانی به دیدن ما می‌آمد و کسانی هم که گاهی می‌آمدند خوشی و نشاطی با خود نمی‌آوردند و چهره‌شان مهر ماتم داشت. همه به نجوا حرف می‌زدند، گفتی می‌ترسیدند خفته‌ای را بیدار کنند و تبسمی بر لب‌شان نمی‌آمد؛ آه می‌کشیدند و اغلب چون به من و خاصه سونیای کوچک که لباس سیاه به تن داشتیم می‌نگریستند، می‌گریستند.»

این فضا باعث دلمردگی و تباه شدن طراوت و زیبایی دختران و بویژه ماشا که آن هنگام 17 ساله بود می‌شود تا این که یکی از دوستان پدرشان برای سرکشی به آنها و رسیدگی به اوضاع مالی خانواده به خانه‌شان پا می‌گذارد. با حضور او سیر داستان دگرگون می‌شود. محبت و دید متفاوت مرد به غم بزرگ از دست دادن مادر و نوع نگاهش به زندگی، مسیر زندگی دخترها را تغییر می‌دهد.

«بهار آمد. اندوه گذشته‌ام برطرف شد و رخوتی از رویای رنگین که خاص بهار است با امیدها و امیال نامفهوم جای آن را گرفت. زندگی‌ام با آغاز زمستان هیچ شباهتی نداشت. سر خود را با سونیا گرم می‌کردم و کتاب می‌خواندم و پیانو می‌نواختم... و چه امیال و امیدهایی دلم را در هیجان می‌داشت.»

ماجراهای کتاب که ماجراهای زندگی و خانواده است، یک به یک و صفحه به صفحه پیش می‌روند و ما را با خود همراه می‌کنند تا دختر بزرگ که راوی داستان است، ازدواج می‌کند و از آن پس زندگی یک زوج جوان را مرور می‌کنیم.

اینجاست که به جادوی توان و قلم نویسندگان بزرگ پی می‌بریم، داستانی که بیش از 100 سال پیش و در فضایی متفاوت با فرهنگ ما نوشته شده، چنان برایمان ملموس و قابل درک است که گویی یکی از خودمان آن را روایت می‌کند.

«روزها و هفته‌ها... بی آن که متوجه باشیم سپری می‌شد، حال آن که در حقیقت 2 ماهی بود پر بار از احساس‌ها و هیجان‌ها و خوشی‌هایی که برای شیرین کردن عمری کفایت می‌کرد... کتاب می‌خواندم، پیانو می‌نواختم یا در کنار مادرش می‌ماندم یا به امور مدرسه می‌پرداختم، اما این کارها همه را برای آن می‌کردم که به او مربوط بود و موجب رضایت خاطر او می‌شد... به نظرم مضحک می‌آمد فکر کنم که در دنیا کاری غیر از آن چه به او مربوط شود وجود دارد... و او مرا اولین و بهترین زن دنیا می‌شمرد و من می‌کوشیدم که در چشم اولین و بهترین مرد دنیا، همین باشم.»

اما تولستوی نمی‌خواهد فقط داستان یک دلدادگی را تصویر کند؛ او از زندگی می‌گوید و معنای سعادت در زندگی زناشویی. بنابراین با دقت و ظرافت به نکاتی اشاره می‌کند که ممکن است در زندگی من و شما هم پیش آید. اموری که به سرعت رنگ تازه و شیرینی را از زندگی می‌زدایند و بسیار باید مراقب بود در روابط ما رخنه نکنند.

«او گفت: ماشا، چه‌ات است؟ چه چیز من مطابق میل تو نیست؟ تو از من راضی نیستی و لابد حق داری. ولی آخر به من بگو، بگو تقصیر من چیست؟»

این لایه‌های شیرین و گاه تلخ زندگی را در کتاب سعادت زناشویی مرور کنید.

مشخصات کتاب سعادت زناشویی

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : سعادت زناشویی
ناشر : نشر چشمه
نویسنده : لیو تالستوی
مترجم : سروش حبیبی
نوبت چاپ : دهم
تاریخ انتشار : 1401
نوع جلد و قطع : شومیز - رقعی
تعداد صفحات : 135
شابک : 9789643625832
وزن (گرم) : 170
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×