نویسنده : جولین بارنز 

    ترجمه : مرضیه محمدبکی

توني شست ساله كه از همسر خود جدا شده و به تنهايي زندگي مي كند پس از دريافت نامه اي از يك وكيل به خاطرات پر رمز و راز چهل سال قبل كه در حقيقي و يا كذايي بودن آن ها شك دارد، برمي گردد و تحليل هاي فلسفي تامل برانگيز و جذابي پيرامون آن ها ارائه مي دهد.

گزیده ای از کتاب :

بعد از جدايي ام از مارگارت چند رابطه عاشقانه داشتم اما هيچ كدام شان جدي نبودند. هر بار كه با فردي آشنا مي شدم، جريان را براي مارگارت تعريف مي كردم. به نظرم امري كاملا طبيعي مي رسيد. اما حالا كه فكرش را مي كنم دو دل مي شوم كه نكند با تعريف كردن رابطه هاي عاشقانه ام براي مارگارت سعي داشتم حس حسادت او را برانگيزم. شايد هم مي خواستم از خودم محافظت كنم و با اين روش مانع از جدي شدن رابطه هايم شوم.