|
نام محصول: عادت میکنیم
1,700,000ريال1,530,000ريال
توضیحات محصول
نویسنده : زویا پیرزاد
زویا پیرزاد (زاده ۱۳۳۱ در آبادان) نویسنده معاصر ارمنیتبار ایرانی است. او در سال ۱۳۸۰ با رمان چراغها را من خاموش میکنم جوایز مهمی همچون بهترین رمان سال پکا، بهترین رمان سال بنیاد هوشنگ گلشیری، کتاب سال وزارت ارشاد جمهوری اسلامی و لوح تقدیر جایزه ادبی یلدا را به دست آورد و با مجموعه داستان کوتاه طعم گس خرمالو یکی از برندگان جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در سال ۱۳۷۶ و جایزه «کوریه انترناسیونال» در سال ۲۰۰۹ شد. وی از معدود نویسندگان ایرانی است که تمام آثارش به فرانسوی ترجمه شدهاست.
رمان "عادت می کنیم" پرداخت ماهرانهای از شخصیت هایی است که هر روزه نمونههایش را در نزدیکیمان میبینیم. توصیف جزئیات و دقیق شدن در رفتار و موقعیتها وحتی مکانها عاملی است که بیش از هر چیز در این داستان به چشم میخورد وشاید همین توصیفات دقیق از جزئیات حوادث و پدیده هاست که خواننده را در گیر خود میکند و صورتی ملموس به داستان میبخشد ، به طوری که خواننده احساس میکند از نزدیک شاهد حوادث یک زندگی عادی است.
در این داستان با سه شخصیت سه زن در نسل های گوناگون روبرو هستیم: مادر بزرگ، مادر و دختر. و البته بیش از بقیه با شخصیت آرزو سرو کار داریم که نقش زنی را دارد که با دو نسل متفاوت در ارتباط است.(مادرش و دخترش) " ماه منیر " (مادر بزرگ) در یک دنیای اشرافی ساختگی سیر می کند و رفتارها و خواسته هایش در بسیاری از موارد در تضاد با آرزو است. ماه منیر نماینده ی زنی از نسل گذشته است اما جالب اینجاست که با این حال، با تصویری نه چندان سنتی از ماه منیر مواجه می شویم.
" آیه" دختر آرزو نماینده نسل جوان در داستان است که ارتباطش را با دنیای واقعی کمرنگ کرده است و در پشت نقاب یک هویت مجازی از خصوصی ترین وقایع زندگیش برای غریبه ها می نویسد. نیازهای او فراتر از آن است که شکل کنونی نهادی به نام "خانواده" تامین کننده آن باش. آن هم خانواده ای که آرزو با جنگ و دندان پایدارش نگاه داشته است. البته از نظر من در پرداخت شخصیت " آیه" کمی سهل انگاری شده است به گونه ای که می توان گفت تنها به سطحی ترین وجه شخصیت یک جوان این نسل پرداخته شده است که البته این وضعیت در میانه ی داستان و با کشف " وب نوشته های " آیه تا حدی تعدیل می گردد.
با وجود تفاوت های این سه نسل ، در کل، نمیتوان گفت که شباهتی بین جهان اجتماعی این شخصیت ها وجود ندارد. مسیری را که آرزو به بهترین و منطقی ترین شکل طی می کند، آیه بسیار شتابزده و غیر منطقی و ماه منیر به گونه ای آرمانی و رویا پردازانه سیر می کنند و هر سه شخصیت در تلاشند که سایه ی سنگین کلیشه های جنسیتی تحمیل شده را از خود پس زنند....
|
|