«ويلای دلگير» چهارمين رمان پاتريک موديانو است كه در سال 1976 جايزه‌ كتاب‌فروشی‌ها‌ را به خود اختصاص داد. نويسنده، اين كتاب را مانند هشت رمان اولش به برادرش «رودی» كه در سال 1957، در 9 سالگی و به سبب سرطان خون از دنيا رفته بود، تقديم كرد.

«ویلای دلگیر» داستان مردی به نام رنه منته است که در خیابانی در حاشیه‌ یک دریاچه قدم می‌زند. او خاطرات 12 سال پيش را به ياد می‌آورد؛ خاطراتی از كوچه پس كوچه‌ها و ساختمان‌ها (هتل‌ها و...). خيلی چيزها عوض شده‌ است. ديگر نه خبری از آن چهره‌ تجملی شهر است و نه جنب و جوش حاكم بر خيابان‌ها.

حسین سلیمانی‌نژاد، مترجم این کتاب، می‌گوید: «اتفاق‌های این داستان به صورت خطی روایت نمی‌شوند بلکه پرسه ‌زدن‌های دكتر منته در خيابان‌های شهر مرتباً با داستان راوی به‌نام ويكتور كه با خواندن مقاله‌ای در يكی از روزنامه‌های محلی متوجه خودكشی منته شده، قطع می‌شود. خاطره‌ها، سؤال‌ها و رازهای آن تابستان ناگهان در ذهن ويكتور سر برمی‌آورند و او بالاخره 15 سالگی‌اش را به ياد می‌آورد كه به مانكن جوانی به نام ايون برخورد و از طريق او با دكتر رنه منته آشنا شد. »

«ویلای دلگیر» یکی از مهم‌ترین آثار مودیانو است که در آن تاثیرپذیری از مارسل پروست را می‌توان مشاهده کرد. پاتریس لوکُنت در سال 1994 از این کتاب فیلمی با عنوان «عطر ایون» اقتباس کرد که مورد توجه متتقدان قرار گرفت.