'جسدهای شیشه‌ای', نخستین رمان مسعود کیمیایی, حکایت عشقی بی‌امان است که در بستری از رفاقت, در محیطی سیاست‌زده بین آدم‌هایی غول‌آسا, چند وجهی, عاشق, امین, رذل, فرصت طلب, زیرک, مجنون و مانند آن به تصویر کشیده می‌شود .رمان حول محور خانواده‌ای از طبقه 'بورژوازی ملی نوپای کشور 'شکل می‌گیرد .این خانواده 'مبشر انشایی 'نام دارد . پدر خانواده (میرزا) شخصیتی است مقتدر, سیاستگر و با فرهنگ, نجیب و پایبند به اخلاق و مذهب .مادر خانواده نیز زنی است اصیل و با فرهنگ, پایبند و مجری همه سنت‌های کهن خانوادگی, مطیع شوهر و سخت نگران و مراقب فرزندان .دو دختر این خانواده (طلعت و طاووس) زیبارو, احساساتی, شاد و سرزنده و برخوردار از امکانات تحصیل هستند .پسر خانواده نیز که 'طاهر 'نام دارد شخصیتی است پاک, روشنفکر, اهل سیاست, رفیق باز, خانواده دوست و هوشمند .این خانواده مرفه ایام را به کام خود دارند .اما از یک سو روابطی دیگر نیز در خانواده به چشم می‌خورد' .طاهر 'دوستی دارد به نام 'علی خان', جوانی روشنفکر و نجیب, که عشق سودایی او با 'طلعت 'درونمایه اصلی وقایع رمان به شمار می‌آید .سرانجام این خانواده, در نخستین سال‌های پیدایی خود, با ضربه و موج مهیب 28مرداد سقوط کرد و جز پاره‌ای اندک, چیزی از آن باقی نماند .