انتظار خاکستری است !

انتظار خاکستری است !

انتظار خاکستری است !

وضعیت: غیرفعال
ناشر: روزنه

نویسنده : شیدا امینی

 
 
قسمتی از این کتاب : 
 
بعدازظهر گرم تابستان بود. مادربزرگ حیاط را آب می‌پاشید و پدربزرگ شمشادهای قد کشیده‌اش را با قیچی باغبانی‌اش سر می‌زد. من روی پله‌ای نشسته بودم و مسیر ابرها را دنبال می‌کردم. دلتنگ بودم. روحم مورمور می‌کرد. دلم یک اتفاق می‌خواست تا مرا از آسودگی همۀ روزهای گرم تابستان برهاند. چیزی که در من، شوق یک روز را بیدار کند. حادثه‌ای نبود. هیجانی نبود و نه اتفاقی که مرا به زمان پیوند دهد. شعر سهراب را با خود می‌خواندم "ای بادهای همواره، مرا به وسعت تشکیل برگ‌ها ببرید." و چشم‌هایم خیس شد. مادر بزرگم نگاه معصومش را به پدربزرگ چرخاند و دوباره به من نگریست. به زبان زرگری چیزی به پدربزرگم گفت. شز را که گفت دانستم راجع به من حرف می‌زند. همیشه حرف‌های پنهانشان را به زبان زرگری می‌گفتند و من از این زبان تنها نامم را بلد بودم. با خنده گفتم: "غیبت کار بدیه". مادربزرگ با قهقهه گفت: "پشت سر بعضی‌ها واجبه" و ادامه داد: پاشو شلنگ را بگیر گل‌ها را آب بده. با فکر وخیال بر نمی‌گرده.
پرسیدم: کی؟
گفت: اونی که باید.......
زیرلب گفتم: کاش کسی بود.....

مشخصات کتاب انتظار خاکستری است !

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : انتظار خاکستری است!
ناشر : انتشارات روزنه
نویسنده : شیدا امینی
نوبت چاپ : اول
تاریخ انتشار : 1397
نوع جلد و قطع : شومیز - جیبی
تعداد صفحات : 207
شابک : 9789643346096
وزن (گرم) : 160
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×