من رعنا هستم

من رعنا هستم

وضعیت: موجود
ناشر: کتابسرای‌ تندیس
قیمت:  
270,000ريال243,000ريال

نویسنده : مریم سمیع‌زادگان

 
مریم سمیع‌زادگان نویسنده‌ای است که قصه‌های کوتاهش چندسال در روزنامه شهروند منتشر شد. او که متولد آبان ١٣٥٠ در تهران و فارغ‌التحصیل رشته زبان آلمانی است، پیش از این «دو کوچه بالاتر» را روانه بازار کتاب کرده بود.
 
مریم سمیع‌زادگان این‌طور اثر جدیدش را معرفی می‌کند: 
 
«بالاخره رعنا به دنیا آمد، سال‌ها بعد همان‌طور که مادرم برای من از روزهای گذشته تعریف می‌کند، من هم به او خواهم گفت که در روزهای بدی به دنیا آمد، روزهایی که دغدغه‌ی مردم خواندن نبود، روزهایی که مردم بیشتر نگران نان بودند تا کتاب. برایش خواهم گفت تو را به دنیا آوردم به امید این‌که لبخند محوی بر لب همین مردم نگران نان بیاوری. می‌دانستم خنداندن ایرانی جماعت کار سختی است، جسارت کرده‌ام، پا روی لبه‌ی تیغ گذاشته‌ام، فقط به امید آن لبخند کمرنگ، می‌دانستم چقدر مردم من به این لبخند احتیاج دارند. برایش خواهم گفت از روزی که پلاسکو ریخت، وقتی سانچی به زیر آب رفت، آن روزی که بچه‌ها توی آب و آتش سوختند، از قطارهای از ریل خارج شده و هواپیماهای روی باند ننشسته، از مسافران اتوبوس به مقصد نرسیده، از حادثه معدن یورت، از این‌که من او را با چشم گریان و با بغض نوشتم به امید خنداندن، وسط تسلیت گفتن‌ها و اشک‌ریختن‌ها، گاهی با بغض، گاهی با آه، حتی با هق‌هق، برای صورت‌هایی که حسرت لبخند دارند، برای مردمی که خندیدن فراموششان شده، «من رعنا هستم» را از سر ارادتی که به ایرج پزشکزاد و دایی جان ناپلئون دارم، به او تقدیم کرده‌ام... من یک روز سرد زمستان، دقیقا یک بیست‌وششم دی، حدود ساعت سه‌ربع کم بعدازظهر، توی جاده، وسط برف و بوران، ناغافل به دنیا آمدم. مامان فرزانه می گفت: «منتظر آمدنت نبودیم.» میگفت: «سیزده روز زود به دنیا آمدی.» می‌خندید که: «حتما کار مهمی داشتی توی این دنیا...» بالا و پایین‌های زندگی بارها مرا به این فکر انداخت که اگر دوازده روز زودتر به دنیا آمده بودم یا چهارده روز دیرتر، شاید سرنوشتی به مراتب بهتر از این پیدا میکردم، سرنوشتی شبیه سرنوشت کاترین کبیر مثلا. می‌گویند اولین کاری که بعد از به دنیا آمدنم انجام دادم، انتخاب اسمم بود. مامان می‌گفت، بابا همیشه دوست داشت اسم دخترش را «قمر» بگذارد، اسم مادرش را؛ قمرالملوک. من انگار وقتی اسم قمر را شنیدم گُرخیدم، شروع کردم به دست وپازدن و جیغ‌کشیدن، گریه‌کردن. نه از این گریه الکی لحظه ‌ای‌ها، یک هفته تمام جیغ زدم و گریه کردم. همین مسأله باعث شد که هرچه طبیب می‌شناختند، آوردند به بالین من به امید این‌که درد ناشناخته‌ام درمان شود، نشد که نشد. تمام فامیل به دنبال راه چاره جمع شدند خانه‌‌ی ما. نه این‌که از راه دوری آمده باشند، ما فامیل کوچکی بودیم که توی یک آپارتمان چهار طبقه زندگی میکردیم. آپارتمان در ابتدا خانه پدری بابا بود که...».

مشخصات کتاب من رعنا هستم

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : من رعنا هستم
ناشر : انتشارات کتابسرای‌تندیس
نویسنده : مریم سمیع‌زادگان
نوبت چاپ : 3
تاریخ انتشار : 1398
نوع جلد و قطع : شومیز - رقعی
تعداد صفحات : 200
شابک : 9789648944587
وزن (گرم) : 230
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×