دختری با گوشوارهی مروارید (ترجمه: گلی امامی)
نویسنده : تریسی شوالیه
ترجمه : گلی امامی
نویسنده در این اثر خواننده را نرم و آهسته، اما شگفتزده به دیار و دورانى مىبرد كه هر دو واقعیتى هستند كه با تخیل نویسنده درآمیختهاند. او حوادثى را از زندگى یان ورمیر، نقاش دورهي باروك بهانه قرار داده و بااستادى و نفوذ تیزبینانه به كنه ریزهكارىها، توانسته دنیایى خاص را براى ما عینى و حسى نماید.
پدر گریت بر اثر حادثهاى بینایى خود را از دست مىدهد. در نتیجه نمىتواند مخارج خانواده را تأمین كند. به همین دلیل گریت ۱۶ساله براى كمك به تأمین معاش خود و نزدیكانش، در خانهي ورمیر نقاش، به كلفتى مىپردازد.
شروع این حادثه در زندگى دختر به شكلى كاملاً ساده است. نویسنده در مسیر حركت دختر از كنار كانال بهسوى خانهي ورمیرها، با بهرهگیرى از جزئىترین عوامل طبیعى تصویرهاى عمیقى مىسازد كه ریشه در گذشته و ضمیر كودكى او دارد. با تداعى خاطرات خواهر و برادر كوچكترش، بازىها و تفریحات سادهشان كنار این كانال، فضاى عاطفى خاصى ایجاد مىكند كه بیانگر وجوه هستىشناسانهاى از ژرفساخت شخصیت محورى داستان است. وجهى مانند ترس، بیم، امید و...
نویسنده رفتن دختر را بهسوى مسیرى ناشناخته كه همراه با ترس و اضطراب و تحقیر است، با زبانى نرم و داستانى به كمك ریزهكارىهاى دقیق، چنان صحنهآرایى مىكند كه خوانندهي امروزى از اینسر دنیا خودش را در فضاى قرن هفدهم هلند مىبیند.
كنشهاى عاطفى در این صحنهآرایىها ساده و درخور سنوسال و جایگاه آدمها تصویر شده است، هر كنش بازتاب روانى خاص یك شخصیت است، در نتیجه فضاى گستردهاى از موقعیت داستانى تجسم مىیابد.
دختر وارد یك خانوادهي ثروتمند شده، اما به كلفتى و نه بهدلخواه. «احساس موشى را داشتم كه وارد خانهي مرد پولدارى مىشود.»
نویسنده با بهرهگیرى از بنمایهي رئالیستى منبعث از شرایط عینى محور داستان به نوعى درگیر اختلاف طبقاتى و رنجهاى ناشى از آن شده است. «هر روز باید رختشویى مىكردم، دستهایم از شدت ماندن در آب و صابون ترك خورده، صورتم از بخار آبجوش سرخ مىشد، پشتم از حملونقل رختهاى سنگین و خیس درد مىگرفت و بازوانم، دائم از حركت اتو كوفته مىشد.»
این دختر در عینحال خانوادهاى پشت سر دارد كه از شدت فقر ماهها در آرزوى خوردن گوشت به سر مىبرند، اما خواننده با ژرف شدن در مضامین درونمتنى درمىیابد كه خالق اثر با بیان این رنجها و چالشها، بسترى ساخته است براى پروردن یك عشق، عشقى كه دختر بهاى سنگینى بابت آن مىپردازد، و به نوعى نقاش هم. اما این عشق دختر را مىسازد، خمیر وجودش درگیرودار چالشهاى لفظى و درونى با خود و اطرافیان چنان ورز داده مىشود كه به درجهاى از تعالى و زیبایىشناسى هنرى مىرسد و تبدیل به دستیار نقاش مىشود.
پدر گریت بر اثر حادثهاى بینایى خود را از دست مىدهد. در نتیجه نمىتواند مخارج خانواده را تأمین كند. به همین دلیل گریت ۱۶ساله براى كمك به تأمین معاش خود و نزدیكانش، در خانهي ورمیر نقاش، به كلفتى مىپردازد.
شروع این حادثه در زندگى دختر به شكلى كاملاً ساده است. نویسنده در مسیر حركت دختر از كنار كانال بهسوى خانهي ورمیرها، با بهرهگیرى از جزئىترین عوامل طبیعى تصویرهاى عمیقى مىسازد كه ریشه در گذشته و ضمیر كودكى او دارد. با تداعى خاطرات خواهر و برادر كوچكترش، بازىها و تفریحات سادهشان كنار این كانال، فضاى عاطفى خاصى ایجاد مىكند كه بیانگر وجوه هستىشناسانهاى از ژرفساخت شخصیت محورى داستان است. وجهى مانند ترس، بیم، امید و...
نویسنده رفتن دختر را بهسوى مسیرى ناشناخته كه همراه با ترس و اضطراب و تحقیر است، با زبانى نرم و داستانى به كمك ریزهكارىهاى دقیق، چنان صحنهآرایى مىكند كه خوانندهي امروزى از اینسر دنیا خودش را در فضاى قرن هفدهم هلند مىبیند.
كنشهاى عاطفى در این صحنهآرایىها ساده و درخور سنوسال و جایگاه آدمها تصویر شده است، هر كنش بازتاب روانى خاص یك شخصیت است، در نتیجه فضاى گستردهاى از موقعیت داستانى تجسم مىیابد.
دختر وارد یك خانوادهي ثروتمند شده، اما به كلفتى و نه بهدلخواه. «احساس موشى را داشتم كه وارد خانهي مرد پولدارى مىشود.»
نویسنده با بهرهگیرى از بنمایهي رئالیستى منبعث از شرایط عینى محور داستان به نوعى درگیر اختلاف طبقاتى و رنجهاى ناشى از آن شده است. «هر روز باید رختشویى مىكردم، دستهایم از شدت ماندن در آب و صابون ترك خورده، صورتم از بخار آبجوش سرخ مىشد، پشتم از حملونقل رختهاى سنگین و خیس درد مىگرفت و بازوانم، دائم از حركت اتو كوفته مىشد.»
این دختر در عینحال خانوادهاى پشت سر دارد كه از شدت فقر ماهها در آرزوى خوردن گوشت به سر مىبرند، اما خواننده با ژرف شدن در مضامین درونمتنى درمىیابد كه خالق اثر با بیان این رنجها و چالشها، بسترى ساخته است براى پروردن یك عشق، عشقى كه دختر بهاى سنگینى بابت آن مىپردازد، و به نوعى نقاش هم. اما این عشق دختر را مىسازد، خمیر وجودش درگیرودار چالشهاى لفظى و درونى با خود و اطرافیان چنان ورز داده مىشود كه به درجهاى از تعالى و زیبایىشناسى هنرى مىرسد و تبدیل به دستیار نقاش مىشود.
مشخصات کتاب دختری با گوشوارهی مروارید (ترجمه: گلی امامی)
مشخصات | |
---|---|
شناسنامه کتاب | |
عنوان : | دختری با گوشوارهی مروارید |
ناشر : | نشر چشمه |
نویسنده : | تریسی شوالیه |
مترجم : | گلی امامی |
نوبت چاپ : | 15 |
تاریخ انتشار : | 1402 |
نوع جلد و قطع : | شومیز - رقعی |
تعداد صفحات : | 237 |
شابک : | 9789643620409 |
وزن (گرم) : | 300 |
نوشتن نظر جدید
این محصولات قبلا توسط مشتریان خریداری شده اند شما قصد خرید ندارید؟
شاخهها
- رمان ، داستان کوتاه
- زبان اصلی
- شعر
- تاریخ،فلسفه،سیاست
- ادبیات،نقد ادبی،زبان شناسی
- قرآن،دین،دین پژوهی
- هنر،موسیقی،معماری،عکاسی
- سینما، تئاتر
- فرهنگ و واژه نامه
- روانشناسی،علوماجتماعی،تربیتی
- اقتصاد،مدیریت،حقوق
- کودک و نوجوان
- خانواده،سرگرمی،عمومی
- علمی، فنی، آموزشی
- پزشکی،بهداشت،ورزشی
- لوح فشرده (CD , DVD)
- نشریات
- نقشه،اطلس،جغرافی
- کتابهای 50 درصد تخفیف
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.