|
نام محصول: توفان سوار (ریگانت 4)
ناموجود
توضیحات محصول
(ریگانت 4)
نویسنده : دیوید گمل
ترجمه : ژاله فراهانی
قسمتی از کتاب :
«اگه يه بچه از گرسنگي در حال مرگ باشه، بهش غذا ندم و بميره، مگه نه اينکه من باعث مرگش شدهام؟ اينها احمقن و حتي بلد نيستن شکار کنن اما بچه همراهشونه. دارن از گرسنگي تلف ميشن. من غذا دارم. اگه الان بذارم و برم روح بزرگ از اين کارم غمگين ميشه.»
فيرگل گفت: «جد در جد اين آدمها هيچ درکي از روح بزرگ نداشتهان و ندارن. اونها بيفکر و طماعن، بيرحم و پستن. زمين رو نابود ميکنن و کوهها رو از هم ميشکافن، جنگلها رو از بين ميبرن و رودخونهها رو آلوده ميکنن.»
«فکر کنم منظورت اينه که اگه من يه شر کوچيک انجام بدم يه خير بزرگ بوجود بياد. شايد اين حقيقت بزرگي باشه. اما حقيقتي نيست که دلم بخواد درکش کنم. من سائوگوانتا هستم. يه شکارچيام. نميذارم بچهها گرسنگي بکشن. روح بزرگ به خاطر همچين عملي به من استعداد شکار و هماهنگي با سرزمين و مردمم رو نداده.» بعد بلند شد و گوشت آهو را بروي شانههايش گرفت.
فيرگل ايستاد. آشفتگي اوليه از وجودش رخت بربسته بود و حس ميکرد باري از دوشش برداشتهاند.
«تو مرد بزرگي هستي سائوگوانتا. من هم باهات ميام.»
|
|