نویسنده : کریستیان بوبن
ترجمه : پیروز سیار
"كريستيان بوبن" در سال 1951 در شهر "كروز "فرانسه به دنيا آمد. او، دانش آموختهي رشتهي فلسفه است و همين نگرش فلسفي او در كارهايش تاثيري ژرف به جا گذاشته است. به گفته ي يكي از منتقدان [=خرده گيران] آثارش؛ بوبن با ديدي فلسفي، قلمي شاعرانه و ذهني انديشمند مي نويسد. به همين دليل، آثار و انديشههايش، افزون بر اينكه نزد اهل ادب و فرهنگ، جايگاه ويژهاي دارد، در حوزهي انديشه نيز بسيار مورد توجه است.
بوبن تاكنون بيش از سي و پنج اثر منتشر كرده است كه برخي از آثار او همچون "رفيق اعلي" در مدت كوتاهي در تيراژهاي بالا به فروش رفت و به چاپ هفتم و هشتم رسيد.
هر يك از آثار بوبن، گوشهاي از ديدگاهها و زندگي او را به تصوير مي كشد. تجربههاي روزمرهي زندگي او همچون عشق، تنهايي، دلتنگي، از خود بيگانگي و … دستمايهي آثار شاعرانه و نوشتههاي پر مغزش مي شوند. خود او مي گويد:
«هر يك از كتابهايم، تابلويي از يك گوشهي زندگيام است. من دوست دارم در كتابهايم، "زندگي" را نقاشي كنم، "هستي" را بسرايم، "عشق" را بنوازم، "مرگ" را رنگ آميزي كنم و "پاكي" را به آواز درآورم.»
"معنويت" و "پاكي" از مفاهيم پايهاي آثار و انديشههاي "بوبن" است. با اينكه بوبن، بسيار به لحن و آواي سخن اهميت ميدهد، ولي نسبت به مفاهيم و اهداف كارهايش نيز بي توجه نيست.
آهنگين بودن سبك كار او سبب شده كه نوشتههايش بين نظم و نثر شناور باشد؛ به گونهاي كه با خواندن نوشتههاي او، احساس ميكنيم در پس آنها انديشهاي نهفته و بلبلي آواز سر داده است؛ چرا كه "بوبن" بر اين باور است كه نوشتن، يعني سراييدن آواها.
بوبن نه در كتابها و نه در گفتگوهايش، دوست ندارد به بيان جزئيات زندگياش بپردازد. او در اين باره، در كتاب"فراتر از بودن" مينويسد :
«انسان براي آنكه جز "زنده بودن"، "زندگي كردن" را نيز بياموزد، نيازمند دو زايش است؛ يكي زايش جسمي و ديگر، زايش روحي. بسياري، تنها با زايش جسمي، "زندهاند" كه اينها زندگي نميكنند، ولي معناي [ =چَم ] راستين "زندگي" را آن دسته از انسانها ميچشند كه با زايش روحي خود زندگي ميكنند. انسان از زماني موجوديت پيدا ميكند كه به دنيا ميآيد و از زماني آغاز به "زندگي" ميكند كه روحش را به پرواز در آورد.»
این کتاب حاصل گفت و گوی طولانی لیدی داتاس، شاعر و نویسنده فرانسوی، با کریستیان بوبن است که از چهره های سرشناس ادبیات معاصر فرانسه به شمار می آید. در این گفت و گو بوبن به تامل در مورد تحولات روحی خود می پردازد و از عناصر شکل دهنده تفکر خویش سخن به میان می آورد. در باب شاعران و نویسندگانی که دلبسته آنهاست، صحبت میکند و آرای انتقادی خود را درباره پاره ای از چهره های مشهور ادبی بیان میدارد. وی تصریح میکند که به تعریف خاصی از ادبیات نظر دارد و سنخ ویژه ای از آثار ادبی را می ستاید.