خواهرخونه

خواهرخونه

خواهرخونه

وضعیت: موجود
ناشر: نگاه
قیمت:  
50,000ريال44,500ريال

نویسنده : داریوش معمار

 

مجموعه شعری سروده شده در چهار دفتر با عناوین ِ ستم گری “، ” مفقودالجسد “، ” مرده خوانی ” و ” مناجات نامه “، مشتمل بر هفتاد و هفت قطعه شعر به نسبه کوتاه، که شاعر در هر دفتر، هستی شعرش را بر اندیشه و نگرش متفاوتی از هستی، دوام بخشیده است. شور پر رنگ شاعر در تجلی بخشی به مضامینی همچون عشق، جنگ، مرگ و زندگی در بستری از تغزل و انتزاع، خطوط اصلی تابلوهای شعری و امپرسیون ذهنی شاعر در این دفتر است.
دفتر اول: ستم گری
شعر ِ ” رنج کشی ” : در چشمت سیب درشتی/ باغ را منقلب کرد/ و پیشترها / درختی سبز شده بود / که شاخه هایش در نبود پرندگان/ رنج می برند/. انتخاب شعر ِ رنج کشی، نه شاید به حتم اما قریب به حتم، تجلی دفتر اول شعر ِ داریوش معمار با نام ستم گری ست. بیست و دو قطعه شعری که ماحصل مغازله ی شاعر با  زن و زندگی ست.مغازله ای اما نه آن چنان که پنداری ملموس از آن، در گذشته ی کلاسیک مان می جوییم، بل سرشته شده با انتزاعی نامانوس از عشق، پیچیده در لفافه ی زندگی هر روزه مان، با ته مایه ای از خیالی بی وادی. که اگر چه نامانوس است و منتزع اما چندان مزه مزه اش می توان کرد که پنداری هر روزه با آن، کام مان را ملس می داریم. اما این دفتر البته با شعر ِ ” قطار تاریکی ” آغاز می شود. و با تردید،می توان گفت که  شاعر، با انتخاب شعر ِ ” قطار تاریکی ” در پیشخوان دفتر ِ شعر ِاولش، می خواهد که خواب مخاطبش را در ادامه، در قطار کلکته،  با عاشقانه هایش، برآشوبد.شعر ِ قطار تاریکی: دیشب خواب دیدم در قطار کلکته / دختری با پاهای برهنه و لباس رنگارنگ / خیره شد در من/ اندوه هم را چید   تا صبح خندیدیم با هم / در قطار کلکته عاشق دختری شدم/ ابر شلوار پوش می خواند/ روی سرش جشن شکوفه گیلاس بود / زیبا نبود…    اما آوازهای روشنی داشت/ در قطار کلکته او از من    شاعرتر بود/ متشکرم از تو     خواب! / خبر داشتم امشب قرار است بگیرد قلبم / اما تو در قطار کلکته مرا عاشق کردی /….
دفتر دوم : مفقود الجسد 
شعر ِ ” یادداشت روزانه یک مجروح “: نشسته ام در اسکله / به انتظار حادثه ای / که مرا به دستم،  بازگرداند / صدای دستی  که از دست داده ام را می شنوم / استخوان های پوسیده،   مرا می خوانند / فکر کنم   بندری که دلم را لرزانده / دستم را پس بدهد روزی / به اعصاب زخمی ات ادامه بده! / بگو پس از این به بعد، / هر آغوشی را می تواند در دست بگیرد / از دستی که داده ای / نپرهیز، نخوان   هیچ! / دستت را بگیر / بگذار وجدان این رودخانه   نفسی بکشد ./ از بیست شعر دفتر ِ مفقود الجسد، تنها چهار شعر آن با محوریت جنگ نوشته شده اند اما در همین چهار شعر هم ، خمپاره ی دشمن خوب می داند،چگونه رزمنده ای را تکه تکه کند!
پانزده شعر دیگر این دفتر،بیشتر برجسته سازی ی خیالی ی اجتماع با عطف به خواست  دگرگونی اند از آن دست دگرگونی و دگر اندیشگی ای که مجالش را پیش از این، در شعر اجتماعی، بیش خوانده ایم و شنیده ایم، شعر ِ ” انقلاب ” : وقت آن رسیده ما هم / به شکلی    کشته شویم / اسب که نیستیم    آدمیم! / خائن که نیستیم / شاعریم!/
 

مشخصات کتاب خواهرخونه

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : خواهرخونه
ناشر : انتشارات نگاه
نویسنده : داریوش معمار
نوبت چاپ : 2
تاریخ انتشار : 1392
نوع جلد و قطع : شومیز - رقعی
تعداد صفحات : 119
شابک : 9789640482353
وزن (گرم) : 162
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×