کتاب «مقنع و سپیدجامگان» نوشته پاتریشیا کرون با ترجمه مسعود جعفری جزی در چهار گفتار به «مقنع»، «داستان مقنع در تاریخنامه طبری»، «سپیدجامگان به روایت ابوتمام» و «ابوتمام و سپیدجامگان» پرداخته است. مقنع که در قرن دوم هجری قمری زندگی می زیست، همراه با ابومسلم خراسانی در به قدرت رسیدن عباسیان تلاش بسیار کرد، وی پس از کشته شدن ابومسلم از بنی عباس روی گردان شد و با اعلام ادعای پیامبری، جنبش سپیدجامگان را بنیان گذاشت.

در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: «مقنع که در منابع غربی با لقب پیامبر نقابدار شهرت دارد، در تاریخ و ادبیات ایران به سیمایی افسانه ای تبدیل شده است. کتاب حاضر که در چهار فصل تدوین شده، سعی دارد پرتو تازه ای بر زندگی و شخصیت رازآلود مقنع بیندازد. در گفتار نخست با سیمای کلی مقنع و چگونگی قیام او و فرجام کارش آشنا می شویم. گفتار دوم شامل تصحیح انتقادی داستان مقنع است به گونه ای که در تاریخ بلعمی آمده است. گفتار سوم دیدگاه های یکی از فرقه نگاران دوران کهن را در باب سپیدجامگان عرضه می کند. گفتار چهارم به تحلیل و بررسی همین دیدگاه ها می پردازد.»

نام مقنع در منابع عموما هاشم بن حکیم نوشته شده و وی را از بلخ می دانند که بعدها به منطقه سُغد رفت. مقنع که در انقلاب عباسی بر ضد بی امیه مشارکت و پس از آن نیز در روزگار حکمرانی ابوداوود خالد بن ابراهیم الذُهلی (حاکم خراسان) و جانشینانش، عبدالجبار بن عبدالرحمان الازدی در مرو، مقام های عالی نظامی و اداری داشت.

در منابع مختلف درباره مهارت وی در جادوگری، تردستی و شعبده سخن گفته شده است. وی که مردی درس خوانده و عالم به شمار می رفت پس از مرگ عبدالجبار الازدی، ادعای پیامبری کرد، دستگیر شد و مدتی در بغداد زندانی بود تا این که آزاد شد و به خراسان بازگشت. مقنع پس از مدتی دوباره به تبلیغ آیین خود دست زد و جنبشی تازه را شکل داد.