نویسنده : پاتریک مودیانو

    ترجمه : مریم جلالی‌فراهانی

چمن شبها رمان نوآر امپرسیونیستی ای است که در آن مردی به پاریس گذشته اش سفر می کند تا زنی را که چهل سال پیش دوست داشته است، در لایه های خاطراتش جستجو کند. نه تنها به دنبال این زن می گردد بلکه به دنبال هویت خود و دیگران نیز است. در این رمان اشتیاق به یاد آوردن و فراموشی ناگزیری که زمان تحمیل اش می کند با هم در آمیخته اند. این رمان که شاید بتوان گفت حال و هوای رمان های پولار را دارد، در عین حال پاریسی آمیخته با رویا را پیش رو می آورد که بین گذشته و امروز غلطان است و راوی گاهی تنها به عنوان بیننده در این سو و آن سوی این شهر پرسه می زند.

" با این حال خواب ندیدیم" این گونه با تردیدی ناگهانی و سخت است که اولین جمله ی بیست و هفتمین رمان پاتریک مودیانو آغاز می شود. و خواننده را از همان ابتدا درگیر تردید و صحت گفته های راوی می کند. تنها چیزی که بر درستی وقایع داستان شهادت می دهد، دفترچه یادداشت سیاهی است مملو از یادداشت ها... ساعت های قرار ملاقات با دانی، شماره تلفن یونیک هتل و ... به همین منوال است که قصه ی ژان، راوی داستان، بین پاریس مبهم و فریبنده ی سال های شصت و پاریس نه چندان دلربای امروزی در جریان است.