|
نام محصول: فرد و کیهان در فلسفهی رنسانس
غیرفعال
توضیحات محصول
نویسنده : ارنست كاسيرر
ترجمه : یدالله موقن
انگیزهی دینی در متافیزیک همهی بشریت از قدیمیترین ایام وجود داشته است اما فرهنگ اقوام شرقی زیر سلطهی دین بوده است و تا همین اواخر همهی تفکرات و پژوهشها، در دست یا تحت راهنمایی روحانیان مانند برهمانان، راهبان و خاخامها قرار داشته است.
بخشی از مقدمه ی نویسنده :
معنای اصطلاح رنسانس موضوع مباحثههای بیپایان در میان مورخان به ویژه در قرن بیستم بوده است. بعضی از آنان دربارهی ارزش، خصائل متمایز و حدود زمانی رنسانس و حتی وجود خود دورهی تاریخی رنسانس شک کردهاند. در میان آن دسته از مورخانی که وجود دورهی تاریخی رنسانس را پذیرفتهاند بر سر این که رنسانس از چه تاریخی آغاز میشود و در چه تاریخی به پایان میرسد اختلاف نظر وجود دارد.
ویلهلم دیلتای مینویسد:حاکمیت متافیزیک بر روح اروپائی بر پایهی پیوندش با الهیات تا قرن چهاردهم با قدرت تمام ادامه داشت. این متافیزیک – الهیات ، روح سلسله مراتب کلیسایی بود. این سلسله مراتب کلیسایی قدرت خود را بیهیچ چالشی تا قرن چهاردهم نگاهداشت سپس نخست در محتوایش، قدرتش و زندگیش سستی و ضعف رخ نمود.
ارنست کاسیرر با احاطهی شگرف خود بر موضوع و با بینشی هنرمندانه نشان میدهد که در دورهی رنسانس فلسفه، زبان، هنر و علم با هم وابستگی متقابل داشتهاند. او همچنین دربارهی آگاهی فرد از خود در این دوره به تفصیل بحث میکند. موضوعهای اصلی کتاب عبارتند از بررسی آرا و اندیشههای نیکولاس کوزانوس، جبر و اختیار و مسئلهی سوژه-ابژه در فلسفهی رنسانس.
|
|