(گفتگو با ژان لوک نانسی)

نویسنده : ژان لوک‌نانسی  

   ترجمه : نریمان جهانزاد

این کتاب حاصل گفتگوی گروهی از پژوهشگران سوئدی با یکی از بزرگترین فیلسوفان فرانسه، پیرامون موضوعاتی هم چون برادری بدون پدر، آزادی بدون رهایی، زمان به مثابه دلیل یا مبنا و دیگر دغدغه های ذهن این استاد دانشگاه استراسبورگ است که آثاری از او چون حقیقت دموکراسی، بداهت فیلم، آوار خواب و… به فارسی ترجمه شده است.

گزیده ای از کتاب :

موضوع زبان به شدت با موضوع ظهور جهان قرابت دارد. به نظرم بیان این موضوع با زبان عادی به غایت دشوار است. انسان و زبان، نه: انسان زبان است. اولا، انسان مطلقا تنها و جداافتاده از باقی جهان نیست؛ اما این بدان معنی نیست که انسان مثل دلفین ها و زنبورها و غیره حرف می زنند که یعنی ارتباط گرفتن. نکته خاص این است که ما علی الاطلاق عاجز و ناتوانیم، اینکه برای مثال هیچ بیانی برای [وصف] زیبایی رنگ گل ها وجود ندارد. رنگ زیبای گل ها، پرندگان، و به نحوی، الوان زیبای همه چیز، رنگ دریا زیر نور غروب خورشید، می دانید، شعر رمبو که می گوید: ابدیت، دریایی است که با خورشید آمیخته است. اگر در برابر نیوتون و هگل، جانب گوته را بگیریم، رنگ ها، به غیر از طیفی از رنگ ها، چیستند. رنگ چیزی غیر از پدیده ای فیزیکی است. یک فیلسوف جوان به نام کلود رومانو کتاب خوبی در مورد رنگ به رشته تحریر درآورده است، البته دقیقا نمی توان گفت کتاب، بلکه سمیناری در مورد رنگ بوده که اینک به چاپ رسیده است. کتاب بسیار جذابی است چون نتیجه گیری اش این است که رنگ در درجه اول یک داده ی پدیدار شناختی است. و او هیچ چیز بیشتری برای گفتن ندارد جز همین که رنگ دقیقا به ظهور جهان تعلق دارد. همان طور که زمانی توسان، نقاش فرانسوی، گفت هیچ چیز بدون رنگ پدیدار نمی شود، هیچ چیز مرئی ای بدون خطوط و رنگ ها داده نشده است. اما رنگ دقیقا شبیه به تکرار امری است که می توانیم به عنوان نخستین ظهور جهان تصور کنیم.