|
نام محصول: تهران، خیابان آشیخ هادی (نامههای احمدشاملو به ع.پاشایی)
غیرفعال
توضیحات محصول
نویسنده : احمد شاملو
کتاب حاضر مجموعهیی است از نامههایی که «احمدشاملو» طی سهدهه دوستی و همکاری برای «ع.پاشایی» نوشته است.
«پاشایی» دربارهی این مجموعه میگوید:« در همه جای دنیا مرسوم است که نامههای بهجامانده از چهرههای سرشناس و محبوب بعد از مرگشان در اختیار عموم قرار بگیرد، این نامهها هم با همینمنظور منتشر میشوند. نامههایی که میتوانند گوشههایی از زندگی و دغدغههای شاعر را نشان بدهند. این نامهها همگی حالوهوایی این چنینی دارند، نامههایی هستند که شاملو بیشترشان را وقتی در سفر بود برای من نوشته است و کمابیش همهی نامهها به زندگی روزمرهی او و دغدغههایش میپردازند و وجهی ادبی ندارند.»
نامه نگاریهای میان «شاملو» و «پاشایی» از نیمهی دههی 50 آغاز میشود و در سالهای پس از انقلاب هم ادامه پیدا میکند، «پاشایی» میگوید:« تابستان 1347، روزی از ادارهى آموزشوپرورش به من زنگ زدند که آقایی آمده اداره آدرس شما را میخواهد. اسمش را پرسیدم، گفتند آقای شاملو. مستخدم اداره ایشان را به طرف منزل ما میآورد که بین راه به آنها رسیدم. احمد شاملو بود.»
نامهنگاریهای میان این دو از همان موقع آغاز میشود، «پاشایی» به عنوان وکیل شاملو در تمام روزهایی که او در سفر بود کارهای او را پیگیری میکند و حالا در این کتاب همهی این نامهها آمدهاند، نامههایی که شاعر برای یک دوست نوشته است و به گونهیی سفرنامههای «شاملو» هستند.
او در نامهیی به تاریخ 14 مارچ 1977 برای پاشایی نوشته است:« در باب اینجا باید عرض کنم برخلاف تصور من که فکر میکردم اینجا کسی ما را نمیشناسد و تحویلمان نمیگیرد، دانشگاهها و محافل دیگر، مثلاً انجمن بینالمللی قلم، در همان روزهای اول شمارهی تلفن کریمی را پیدا کردند و زنگ زدند و اظهار محبت و دعوت و غیره شروع شد. «آرتور میلر» تلفن کرد و قرار دیداری داریم برای فردا. از تگزاس تلفن کردند و مرا برای جلسهی شعرخوانی «فستیوال بینالمللی شعر» که از 12 تا 15 آوریل در شهر آستین برگزار میشود دعوت کردند و نیز برای شرکت در سمینار ترجمههای زبانهای خاورمیانه و غیره ... بهزودی خبرهای بسیار خوب برایت خواهم نوشت. بیش از این حوصلهی نوشتن ندارم...»
|
|