نویسنده : میچ آلبوم

   ترجمه : کیومرث پارسای

رمان حاضر داستانی واقعی است از زندگی شوارتز موری، استاد و متخصص مشهور رشته جامعه شناسی، که به بیماری ALS مبتلا شده، بیماری صعب العلاجی که به مرور بدن را از کار می اندازد؛ موری با درک مرگ و فناپذیری در آخرین روزهای زندگی اش سعی دارد به تکامل دست یابد.

نویسنده در این اثر شگفت که سرشار از سخن های ارزشمند و درس زندگی است، خاطرات و گفتگوهای خود با استادش را که هر سه شنبه به دیدارش می رود بیان می کند.

گزیده ای از کتاب :

به استاد گفتم:

-ولی همه مردم، دست کم یک نفر را می شناسند که مرده باشد. چرا تصور می کنی اندیشیدن درمورد مرگ، این همه دشوار است؟

موری پاسخ داد:

-زیرا اغلب افراد، به گونه ای زندگی می کنند که گویی در خواب به این طرف و آن طرف می روند. ما درواقع دنیا را به طور کامل تجربه نمی کنیم، و چون میان دنیای خواب و بیداری قرار داریم، اعمالی را انجام می دهیم که تصور می کنیم باید انجام بدهیم.

-مواجه با مرگ، این موضع را تغییر می دهد؟

-آه، بله. انسان از همه گرفتاریها دور می شود و بر ضروریات تمرکز می کند. هرگاه کسی درک کند که خواهد مرد، به امور دنیا از دریچه ای متفاوت می نگرد.