نویسنده : رضا داوری‌اردکانی

در وضع کنونی اخلاق بنیاد مستحکم ندارد و شاید بنیادی نداشته باشد. در دریای سرگردانی به هرکورسویی می‌توان امید بست چنانکه اکنون مردمان به علم و تکنولوژی و انواع ایدئولوژی‌ها امید می‌بندند. به این جهت قسمتی از بحث‌های این دفتر به نسبت میان علم و اخلاق و سیاست اختصاص یافته است گرچه این نسبت در همه جا یکسان نیست اما مسئله‌اش در همه جا مطرح است. مطالبی هم هست که اگر اختصاص به این یا آن کشور نداشته باشد ظهورش در اینجا و جاهایی نظیر اینجا آشکارتر است. این جلوه و ظهور که در عین حال نشانه ضعف خرد است مخصوصآ نسبت میان کم خردی و بداخلاقی را نشان می‌دهد بی‌اخلاقی و نیست‌انگاری امر دیگری است و نباید آن را با بداخلاقی و فساد اخلاقی اشتباه کرد چه نشانه‌ای گویاتر از این که مردمی باهوش و درس‌خوانده که سال‌هایی را در کارهای مهمی مثل پزشکی و مهندسی گذرانده‌اند و اطلاعات علمیشان از اقران خود در جهان توسعه نیافته‌شان کمتر نیست از سازمان دادن به کوچک‌ترین و پیش پا افتاده‌ترین امور عاجزند، یعنی علم و مهارت تخصصی دارند اما نمی‌دانند کی و کجا و چگونه باید از آنها استفاده کنند. این پریشانی و ناتوانی منشأ نفسانی شخصی ندارد بلکه به یک امر تاریخی باز می‌گردد و از آثار قطع شدن مددهای فضیلت عقلی است. این کتاب به جنبه‌های مختلف اخلاق در دنیای امروز پرداخته است.