نویسنده : اسفندیار مشرف
برشی از این کتاب :
ايران من، اي سرزمين جاوداني
اي جايگاه سرفرازي، جانفشاني
اي خاك گوهربيز و انسانخيز بيچون
اي مانده از نامآورانِ باستاني
اي سر به سر گلگون ز پيكار دليران
با دشمنان وحشي و بيرحم و جاني
اينك نميگويم ز دوراني كه جز تو
كس را نبوده قدرت كشورستاني
يا زان قروني كه ز چين تا مرز يونان
بودت پياپي ساتراپي، مرزباني
گويم تو را بودهست در هر فصل و هر ماه
رسمي براي غمگساري، شادماني
.....