«اگر من اون روز به جای فشنگ هوس یک ساندویچ همبرگر کرده بودم... آخه درست کنار مغازه‌ی اسلحه فروشی یک اغذیه فروشی هم بود...»

کتاب حاضر با عنوان " پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد" تالیف "ریچارد براتیگان"  داستان انتخاب بین دوراهی‌هاست. راوی داستان یک روز بهاری به جای رفتن به مغازه‌ی ساندویچ فروشی و خرید ساندویچ همبرگر، از یک مغازه‌ی اسلحه فروشی بسته‌ای فشنگ می‌خرد و هنگام شکار در باغ سیب، اشتباهی به دوستش شلیک می‌کند و فکر کردن به همین اتفاق، باقی زندگی‌اش را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

قسمتهایی از کتاب :

«-آدم های بزرگ همیشه مزاحم کارهای بچه ها هستند. مهم هم نیست بچه ها چی کار می‌کنند. مگر این‌که بچه ها کاری انجام بدن که دوستش ندارن. وقتی بچه‌ای کاری انجام بده که دوست نداشته باشه، اون‌وقت آدم بزرگ‌ها یه خرده راحتش می‌گذارند. اما اگر همون بچه کاری بکنه که دوست داره، اون وقت...

-مهم نیست قد آدم چقدره. اگه بدونی به کجای حریف بزنی، ساده می‌تونی از پا بندازیش. کافیه بدونی به کجای حریف باید زد.

-آدم توی زندگی بلاهای زیادی سرش می‌آد، طوری که بعضی موقع‌ها دوست داره همه چیز رو فراموش کنه.

-اثاث نو شخصیت نداره، برخلاف اثاث کهنه که پیشینه و خاطره داره. اثاث نو هیچ‌وقت با آدم حرف نمی‌زنه. ولی اثاث کهنه می‌تونه با آدم درست و حسابی صحبت کنه. آدم می‌تونه تقریبا صداش رو بشنفه که از روزگار خوشی‌ها و ناخوشی‌ها حکایت ها تعریف می‌کنه.»