|
نام محصول: شاه خاکستری چشم
غیرفعال
توضیحات محصول
نویسنده : آنا آخماتوا
ترجمه : شاپور احمدی
او جوان بود، پر شور و حسود. مهرش به گرمی خورشید بود اما پرنده ی سفیدم را کشت چون نمی توانست آوازش را از گذشته ها تاب آورد. شامگاهان. درون اتاق پا گذشت: به من فرمود: مهر بورز ، بخند ، شعر بنویس! پرنده را چال کردم کنار چاه، نزدیک درخت توسه. به او قول دادم دیگر گریه نکنم اما قلبم سنگ شد، و اکنون انگار به هر جا رو می کنم، آواز شیرینش را می شنوم.
|
|