نویسنده : کارین ژیه‌بل

   ترجمه : آریا نوری

کتاب حاضر رمانی پلیسی جنایی با رگه هایی از رمان های روان شناختی و تاریک ترین کتاب ژیه بل می باشد که جوایز ارزنده ای را به خود اختصاص داده است. نویسنده بطور همزمان به روایت ماجرای زندگی شش شخصیت اصلی داستان پرداخته و با گره زدن سه ماجرا در نقطه ای از داستان بر جذابیت اثر خود افزوده است. داستان با سرقتی خونبار از یک جواهر فروشی در میدان وندوم پاریس آغاز می شود…

گزیده ای از کتاب :

بعضی شب ها، وقتی ماه کامل یا تقریبا کامل است، یا زمین مه خود را به رخ ماه آسمان می کشد، از پنجره بیرون را نگاه می کنم و آن ها را می بینم. نه رویاست و نه کابوس؛ همان جایند، در امتداد درختان، نزدیک دریاچه. ارواحی که حوالی سحر، در حومۀ جنگل دنبال مسیرشان هستند و شاید دنبال یک علت؛ اینکه چرا اینجایند و چرا از بین زندگان رفته اند؟ بعد از آنکه همه شان جمع می شوند، مثل اینکه قراری گذاشته باشند، به سمت خانه حرکت می کنند. گاهی سعی می کنند در را باز کنند؛ فریاد می زنند، ولی من چیزی نمی شنوم. تهدیدم می کنند، ولی من از هیچ چیز هراس ندارم. مرا متهم می کنند، ولی برایم فرقی نمی کند. گریه می کنند، ولی من احساساتی نمی شوم.