نویسنده : داود اخویان

   ترجمه : پرویز شفا

این کتاب دربردارنده ی فیلمنامه ای است که هرگز فیلمی از روی آن ساخته نشد، حتی پس از هشت سال تلاشی که نویسنده برای ساخت فیلم صورت داد.

تابلو ماجرایی آمیخته با تخیل را روایت می کند که در ایران و سوئد اتفاق می افتد؛ سیاوش و خانواده اش ساکن سوئد هستند، یک شب به شکلی اتفاقی و غیر قابل باور سیاوش وارد تونلی می شود که سر دیگر آن درست در ایران قرار دارد و او را به روزهایی دور می رساند…

گزیده ای از کتاب :

سلام اول باید خودم رو معرفی کنم. حتما اسممو می دونی. به هر حال من مهران هستم البته مهم تر از اسمم اینه که من کی هستم و الا اسم چیزی از خصوصیات آدما نمی گه. اول از خصوصیات ظاهریم بگم که داری می بینی. قدم متوسط و چشم و ابرو مشکی هستم. 12 سال پیش اومدم اینجا. دلم نمی خواست ولی مجبور شدم. خبرنگار بودم و کنجکاو. بیرونم کردند بیکار شدم. ناچار سوار شدم و اینجا پیاده شدم. البته من خیلی راحت اومدم. عده ای از راه ترکیه و زمینی اومدن و هفته ها تو کوه و کمر تو سرما و گرما توی بیابون سرگردون شدن. پول زیادی خرج کردن. به خیلی ها جسمی و روحی تجاوز شد. رشوه ها دادن و خسته و درمونده به اینجا رسیدن و تازه بدبختیشون اینجا شروع شد.