نویسنده : آرتور کانن‌دویل

   ترجمه : کریم امامی

داستان هايي معمايي و جنايي-پليسي كه در همه ي آن ها، شخصيت معروف شرلوك هولمز با بهره از مهارت هاي ويژه ي خود به دنبال كشف راز جنايات مي پردازد. در داستان كوتاه رسوايي در كشور بوهم ، پادشاه موروثي بوهم براي مشورت درباره ي موضوعي كه آبروي خود و خاندانش را به خطر انداخته، به طور مخفيانه با هولمز ديدار مي كند. اين پادشاه در دوران وليعهدي اش با زن معروفي به نام آيرين آدلر ارتباط عاشقانه اي برقرار كرده و حالا در مقام پادشاه مي خواهد نامه هايي را كه به او نوشته پس بگيرد. زيرا ممكن است اين شخص جوان به قصد گرفتن حق السكوت و يا مقاصد ديگر از آن ها استفاده كند. آيرين آدلر زني است ماجراجو كه هميشه با هوش و ذكاوت خود، هولمز را تحت تاثير قرار مي دهد.

گزیده ای از کتاب :

صاحب كلاه شخصي است با قدرت فكري زياد، بسيار واضح است، و همچنين اين كه حدودا تا سه سال پيش وضع مالي نسبتا خوبي داشته ولي حالا دچار فقر و تنگدستي شده. او در گذشته مرد دورانديشي بوده ولي اين خصيصه در حال حاضر در او كاهش يافته، كه اين خود حاكي از بروز ضعف اخلاقي در اين شخص است. و اگر تنزل درجه مالي او را هم در نظر بگيريم بايد به اين نتيجه برسيم كه تحت تاثير يك نيروي شيطاني كه احتمالا مي تواند الكل باشد قرار دارد. همين عامل هم ممكن است اين حقيقت بديهي را – كه زنش ديگر او را دوست ندارد – توجيه كند.