عمهی ترسناک
نویسنده : دیوید ویلیامز
ترجمه : نیلوفر دهقانی
این کتاب روایتگر داستان دختری به نام استلا و عمه ترسناک و عجیب و غریب او یعنی عمه آلبرتا است. استلا از وقتی یادش می آید در عمارت سَکس بی هال زندگی کرده و حالا عمه بدجنسش می خواهد نقشه ای را اجرا کند تا این عمارت را از چنگ استلا بیرون بیاورد و برای خودش کند. دخترک در ابتدا فکر می کند هر کاری که عمه آلبرتا می کند برای کمک کردن و محافظت از او است اما خیلی زود متوجه می شود که عمه نقشه های شرورانه ای دارد. و اما این همه ماجرا نیست، دخترک یک دوست غیرعادی پیدا می کند، یک روح، روح پسر لوله پاک کنی که قبلا در این عمارت کار می کرده.
عمه ترسناک علاوه بر این که داستانی هیجان انگیز و متفاوت را در خود جای داده، خواننده را به دنیای کودکی وارد می کند که از نعمت داشتن پدر و مادر محروم است و او را با دنیای پیچیده استلا رو به رو می سازد.
گزیده ای از کتاب :
بعد از مدتی، شیئی درخشان توجهش را جلب کرد. ابتدا درست نفهمید آن شئ درخشان چیست اما وقتی که مقدار بیشتری از زغال ها را از سر راه برداشت، چشمش به یک جفت پا افتاد. پاهایی با ظاهری کثیف که به نحوی انباری را روشن کرده بود. استلا حالا که می دید چه کار می کند، سرعتش را بیشتر کرد. چیزی نگذشت که همه ی زغال ها کنار رفتند و مقابل استلا نوری با قد و قواره ی یک پسربچه ظاهر شد.
آن شبح نورانی شلوارک و پیراهن پوشیده بود و روی سرش نیز یک کلاهی لبه دار قرار داشت. او بر روی شانه اش نیز یک برس مخصوص لوله پاک کردن گذاشته بود. معلوم بود که او یک بخاری پاک کن بوده است، همان پسربچه ای که زمان های قدیم فرستاده می شد تا از دودکش بخاری ها بالا برود و خاکه ی زغال را پاک کند. حالا احتمالا در نقش یک “روح” انجام وظیفه می کرد.
پسر با لبخندی گستاخانه گفت: “خیلی طول نکشید!”
استلا چیزی را که می دید نمی توانست باور کند. از همان اول درست حدس زده بود. آن سر و صداهایی که نصفه شب می شنید، سروصدای یک روح بود. در سَکس بی هال واقعا یک روح رفت و آمد می کرد. این هم شاهد زنده. خب، شاهد مرده.
استلا با تعجب گفت: “قد و قواره ت به نسبت یک روح کوتاهه.”
“آهان، خب، خیلی وقت بود که جیم شده بودم.”
دخترک که گیج شده بود، پرسید: “جیم؟”
“یعنی قایم شده بودم.”
“آهان.”
“قایم شده بودم چون نمی خواستم کسی رو بترسونم و دوستم نداشتم اولین آدمی که من رو می بینه قد و قواره ی کوتاهم رو به روم بزنه.”
استلا جواب داد: “شرمنده.”
هرچند که خیلی هم شرمنده نبود.
مشخصات کتاب عمهی ترسناک
مشخصات | |
---|---|
شناسنامه کتاب | |
عنوان : | عمهی ترسناک |
ناشر : | انتشارات قاصدکصبا |
نویسنده : | دیوید ویلیامز |
مترجم : | نیلوفر دهقانی |
نوبت چاپ : | 1 |
تاریخ انتشار : | 1398 |
نوع جلد و قطع : | شومیز - رقعی |
تعداد صفحات : | 320 |
شابک : | 9786229637326 |
وزن (گرم) : | 320 |
- رمان ، داستان کوتاه
- زبان اصلی
- شعر
- تاریخ،فلسفه،سیاست
- ادبیات،نقد ادبی،زبان شناسی
- قرآن،دین،دین پژوهی
- هنر،موسیقی،معماری،عکاسی
- سینما، تئاتر
- فرهنگ و واژه نامه
- روانشناسی،علوماجتماعی،تربیتی
- اقتصاد،مدیریت،حقوق
- کودک و نوجوان
- خانواده،سرگرمی،عمومی
- علمی، فنی، آموزشی
- پزشکی،بهداشت،ورزشی
- لوح فشرده (CD , DVD)
- نشریات
- نقشه،اطلس،جغرافی
- کتابهای 50 درصد تخفیف