|
نام محصول: آقای چنار با من ازدواج میکنی؟
غیرفعال
توضیحات محصول
نویسنده : میترا معینی
مجموعه اي است از 9 داستان كوتاه و مستقل كه با قلم ساده و روان ميترا معيني، پيرامون مرگ و زندگي و تقابلشان با يكديگر نگارش شده است.
گزیده ای از کتاب :
نگفته بودم آي نكبت بگيره اين سن را كه ديگر دوست ندارم به آينه نگاه كنم و از اين چهره اي كه ميان سالي ام را به يادم مي آورد و تنهايي ام را، بدم مي آيد. نگفته بودم بعد از تصادف احمد و فوتش ترس مثل نفس توي سينه ام جا خوش كرده و همه اش دلم تاريكي مي خواهد و كمي خواب. حتي نگفتم آن قدر مي ترسم كه گاهي توي گرماي ظهر تابستان هم تيك تيك دندان هام به هم مي خورد و اگر توي خيابان باشم كز مي كنم گوشه اي تا حمله ي ترس بگذرد. تازه وقتي به خانه مي رسم بايد زير تخت و پشت درها و توي كمدها را هم وارسي كنم. نگفته بودم دائم منتظر بدخبري و شومي هستم. اين كه نصفه شب ها خيس عرق و با تپش قلب بيدار مي شوم انگار همين الان بلايي نازل مي شود و تا آفتاب بالا نيايد و شب نگذرد خواب به چشمم نمي آيد و… خبرم، رفته بودم همين هارا بگويم اما فقط آبغوره گرفتم و يك نسخه ي بلندبالا قرص هاي آبي آرام بخش و صورتي كوفت و سفيد زهرماري.
|
|