نخستین‌بار در سال 1996 مجموعه‌ شعر «تاریکروشنای حضور» از صفاری توسط نشر کارون در خارج از ایران منتشر شده بود. دفتر شعر «تاریکروشنا» در حقیقت دربرگیرنده سروده‌های همان مجموعه «تاریکروشنای حضور» است، که این بار در ایران به چاپ می‌رسد.

در این مجموعه 53 قطعه شعر که طی سال‌های 1371 تا 1374 سروده شده‌اند، آمده است.

طرح جلد این دفتر شعر از صفاری بوده و اجرای آن توسط یاشار صلاحی انجام گرفته است.

«اورال می‌میرد»، «ماه در دلتا»، «عطر گل کاکتوس»، «میان راه‌بندان»، «اما دریا»، «قدیس خیابان هشتم»، «شعله‌های آبی برف»، «آخرین وهم»، «طرح یک نهال»، «صبح سفر»، «در باد خرداد»، «تشریح» و «باز هم» عنوان برخی از شعرهای این مجموعه هستند.

نمونه شعری از این مجموعه با عنوان «پرنده»:
«با منقار پوک
و چینه‌دان چروکیده
در حسرت ارزن‌های آفتاب
خیس و خسته غروب را می‌خراشد و
آن سوی ساحل
بر اسکلت پوسیده اتوبوسی سرنگون
چشم در چشم باران می‌نشیند
تا دهان تاریک موج
بربایدش.»

عباس صفاری متولد ۱۳۳۰ در یزد، شاعر و مترجم است.

«در ملتقای دست و سیب» (مجموعه اشعار از 1988 تا 1992)، «تاریک روشنای حضور»( ۱۹۹۶)، «دوربین قدیمی و اشعار دیگر» (۱۳۸۱)، «کبریت خیس» (مجموعه اشعار از 1381 تا 1383)، «کلاغ‌نامه: از اسطوره تا واقعیت» (۱۳۸۵)، «ماه و تنهایی عاشقان» (ترجمه اشعار ایزومی کی بو، انونوکوماچی)، «عاشقانه‌های مصر باستان» (ترجمه)، «کوچه فانوس‌ها» (سرچشمه‌های شعر غنایی چین/ ترجمه) و «خنده در برف» (1388) عنوان آثار منتشر شده این شاعر هستند.

مجموعه شعر «دوربین قدیمی» صفاری در سال 1382 از برندگان سومین دوره جایزه شعر کارنامه بود.