(مسائل تاریخی و سنت‌های نظری)

نویسنده : یوهان پی.آرناسون

    ترجمه : سالار کاشانی

كتاب پيش رو با نگاهي انتقادي به رويكردهاي تحليل تمدني معاصر و كاوش حضور آن ها در چارچوب انديشه اجتماعي غربي، امكان ايجاد گونه اي ديگر از مطالعه ي جامعه شناختي به نام جامعه شناسي تمدني را مورد بررسي قرار مي دهد.

جامعه شناسي تمدن با پرداختن به نظريه تمدني از زواياي گوناگون، تولد دوباره ي چشم اندازهاي تمدني را در نظريه اجتماعي معاصر شرح مي دهد و يك چارچوب كلي براي تحليل تمدني ترسيم مي كند.

مطالعه ي اثر حاضر به دليل پيچيدگي و فشردگي مطالب تنها به افراد آشنا با فضاي مفهومي و نظري علوم اجتماعي پيشنهاد مي شود.

گزیده ای از کتاب :

ديدگاه اوليه وبري درباره فرهنگ همچنان بنياني استوار است كه مي توان به آن تكيه كرد: شيوه هاي معنا و مفهوم بخشيدن به جهان، كه در عين حال چارچوب هايي براي ارجاع به ساخت و دگرگوني جهان اجتماعي فراهم مي كنند، در تاريخ تطبيقي به طور كلي، و در تحليل هاي تمدني، به طور خاص، از اهميت مركزي برخوردار هستند. اين تفسير از فرهنگ آن را به پروبلماتيك هاي معنا و ايدئولوژيي پيوند مي دهد، اما به ادغام آن ها منجر نمي شود. فرهنگ مي تواند به مثابه پيكربندي هاي گزينشيِ معنا در نظر گرفته شود كه در صورت بندي ساختارهايي دخيل است كه پيش تر به عنوان ساختارهاي ايدئولوژيك تعريف شدند، اما فرهنگ نه به اين حوزه محدود مي شود و نه كنترل مطلقي بر آن دارد.