(مدیریت و مهندسی زندگی با هوش مثبت‌نگر)

نویسنده : شیرزاد چمین ،شهاب کامکار

چرا اغلب تصمیمات ما برای سال نو، سال پس از سال به تعویق می افتند یا اصولاً کنار گذاشته می شوند؟
چرا بیشتر کسانی که به پرهیز غذایی رو می آورند در عملکرد خود دچار افت و خیز می شوند یا ناچارند از نو شروع کنند؟
چرا آن ندای نگران و آزاردهنده ای که در ذهن ما طنین می اندازد کماکان بازمی گردد و در زمانی که می خواهیم بخوابیم به آزار و شکنجه ی ما می پردازد؟
چرا خوشی های بزرگ ناشی از دستیابی به اهدافی که تصور می کردیم موجب شادی همیشگی ما خواهند شد، این چنین زودگذر و ناپایدارند؟
چرا مهارت های جدید رهبری که بر اثر آموزش در محیط کار کسب می شوند ماندگار نبوده و به سرعت با همان عادات قدیمی جایگزین می شوند؟
چرا گردهمایی های پرهزینه برای تشکیل یک تیم کارآمد، در نهایت فقط به نوسانی جزئی در انسجام و عملکرد گروهی منجر می شوند؟
 

در واقع ما هم همچون سیسیفوس ( یکی از پادشاهان اساطیری یونان که به علت دروغگویی و فریبکاری های فراوان، به حکم زئوس از سلطنت خلع و به تنبیهی شکنجه وار محکوم شد.) سرانجامی دقیقاً مشابه همان تخته سنگ عظیم داریم، که همواره پیش از رسیدن به هدف، به پایین تپه می غلتد و در حال تنبیه و شکنجه شدن هستیم.

اما نکته ی اصلی ماجرا این است که این شکنجه ها را خودمان اِعمال می کنیم. بسیاری از تلاشهای ما برای ارتقای میزان موفقیت یا شادی مان به این دلیل با شکست مواجه می شود که خودمان در آنها کارشکنی و خرابکاری می کنیم. یا دقیق تر بگوییم، ذهن ما به کارشکنی و خرابکاری در تلاش های ما می پردازد.

ذهن شما بهترین دوست شماست؛ اما در عین حال بدترین و خطرناک ترین دشمن شما هم هست. خرابکاران ناپیدا در درون ذهن شما باعث و بانی اغلب واپس ماندگی ها و شکست هایتان هستند بی آنکه از وجود آنها آگاهی کامل داشته باشید.

ذهن یا هوش مثبت نگر ( PQ )، نهایتاً به عمل و نتیجه مربوط می شود. ابزار و روش های مورد استفاده در این راه، حاصل ترکیبی از بهترین تجربیات در علم اعصاب شناسی، علوم سازمانی، روان شناسی مثبت، و آموزش « فعال بودن دو جانبه » است.