انسان در شعر رابرت فراست

انسان در شعر رابرت فراست

انسان در شعر رابرت فراست

وضعیت: ناموجود
ناشر: ققنوس

نویسنده : بهروز حاجی‌محمدی 

 

شعر رابرت فراست، جهان ساده و در همان حال شگفت‌انگیزی است که در آن، زندگی به طبیعی‌ترین شکل خود جاری است. طبیعت، تجلیگاه ارکستر باشکوه و همنواز هستی است. هر پدیده طبیعی، سازی است بسزا با نوایی که درخور و شایستۀ آن است . در این قطعۀ هماهنگ، با تمام فراز و فرودها، هیچ نتی ناهمساز نیست. انسان فراست در جهان و طبیعتی که او را نادیده می‌گیرد در راه برقراری نظم و آرامش تلاش می‌کند . اما به خوبی می داند که همین آشفتگی به ماهیت او به عنوان انسان تعین می‌بخشد. در واقع حضور انسان و مبارزه‌اش با آشفتگی‌های موجود الهام بخش او در خلاقیت است. طوفان می‌وزد و در شامگاهی زمستانی، پرنده‌ای در آشیان سر در زیر بال فرو برده است. خرگوشی در پناهگاهش سحر را به انتظار نشسته است. انسان، در تشویش و تنهایی است. با طلوع خورشید، نخستین شعاع آفتاب بر بال پرنده بوسه می‌زند. از دودکش کلبه‌های روستا گرمای زندگی برمی‌خیزد. رد پای گاری و اسب و انسان، حکایتگر تداوم تنیدگی زندگی است. همسایه را دستی تکان باید داد. روز دیگری برای انسان در محدوده‌ای مقدر آغاز شده است.

مشخصات کتاب انسان در شعر رابرت فراست

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : انسان در شعر رابرت فراست
ناشر : انتشارات ققنوس
نویسنده : بهروز حاجی‌محمدی
نوبت چاپ : 1
تاریخ انتشار : 1388
نوع جلد و قطع : شومیز - رقعی
تعداد صفحات : 180
شابک : 9789643117863
وزن (گرم) : 212
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×