|
نام محصول: بودن
255,000ريال230,000ريال
توضیحات محصول
نویسنده : وحیده حسینی
برشی از این کتاب :
زن شعلۀ زیر ماهیتابه را کم میکند و میرود سراغ سبزیهایی که از چند دقیقۀ قبل در محلول ضدعفونیکنندۀ مخصوصِ سبزیجات خیسانده است. محلول را هفتۀ قبلْ از چهارشنبهبازار خریده به اضافۀ یک روغنِ مخصوص برای برقانداختنِ وسایل چوبی. کتلتها در روغن غوطهورند و روی شعلۀ ملایم گاز آرامآرام سرخ و براق میشوند. اگر حال و هوایش مثل روزهای دیگر بود، با یک تکه پارچه روغنهایی را که از ماهیتابه روی گاز میپریدند سریع پاک میکرد مبادا گاز لکه بگیرد، اما امروز مثل روزهای دیگر نیست.
سبزیها را دو بار آبکشی میکند. هنوز به مادرش چیزی نگفته و همان لحظه تصمیم میگیرد حالاحالاها هم به کسی چیزی نگوید. دستان خیسش را با گوشۀ پیشبندش خشک میکند و دوباره برمیگردد سراغ کتلتها. کمی آنها را زیرورو میکند و حواسش هست که همه یک اندازه و یکدست سرخ شوند. آنها را با کفگیرِ تفلون یکییکی از روغن بیرون میآورد و میگذارد در یک دیسِ چینیِ دورطلایی.
دستمالی را به آرامی روی کتلتها فشار میدهد تا روغنِ اضافیشان گرفته شود. دستمال چرب را از همانجا پرت میکند توی سطل آشغال. دستمال کنار سطل فرود میآید و یک لکه زرد از خودش روی سرامیکهای سفید بهجا میگذارد. دوقلوها عاشق کتلتاند و به قول مادرش اگر صبحانه و ناهار و شام هم کتلت باشد، میخورند و صدایشان هم در نمیآید.
سبزیهای شسته شده را پهن میکند روی یک پارچۀ نخی سفیدوتمیزی که از قبل روی پیشخوان انداخته بوده تا کمکم آبشان کشیده شود. این کار را از مادر جواد یاد گرفته است. مادر جواد گفته بوده سبزیها را اول کاملا خشک میکند و بعد از آنکه کاملاً آبشان کشیده شد در یک کیسۀ پارچهایِ دربسته در یخچال نگهداری میکند؛ اینطوری مدتزمان بیشتری تازه میمانند و زن خودش از اضافۀ طاقۀ پارچهای که برای ملحفهها خریده بوده یک کیسۀ پارچهای با درِ کشی دوخته بوده است.
|
|