(برای دستیابی به موفقیت لازم نیست نابغه باشید ،فقط باید موانع مسیر را بشناسید و راه چیره شدن به آنها را خلق کنید)

نویسنده : علی گورانی

اثری که نشان می دهد موفقیت پیش نیازی به نام نابغه بودن ندارد، بلکه تنها توانایی تشخیص موانع مسیر موفقیت و کسب مهارت برای از میان برداشتن آن ها لازمه ی دستیابی به پیروزی است. این کتاب ابزارهای درونی مورد نیاز را برای به انحصار درآوردن موفقیت در اختیار مخاطب خود می گذارد و عواملی را که مانع از رسیدن به آن می شوند روشن می سازد.

کتاب حاضر حاصل سال ها تجربه و تلاش شبانه روزی مولف است، درک و عمل به آن چه در آن ارائه شده می تواند دریچه ای به سوی موفقیت بگشاید و تحولی قابل لمس بیافریند.

گزیده ای از کتاب :

به یقین، بسیاری از شما در جاهای مختلفی شنیده یا خوانده اید که هدف نباید آن قدر بزرگ و دست نیافتنی باشد که در عمل دست یافتن به آن غیر ممکن به نظر برسد؛ این مقوله باعث می شود انسان در اولین ناملایمت به واسطه بزرگی بیش از حد هدف جا بزند و به منطقه آرامش خود بازگردد. همچنین هدف نباید آن قدر کوچک و ساده باشد که به راحتی قابل دستیابی باشد. به عنوان مثال، برای یک انسان معمولی که در کشور بنگلادش زندگی می کند فضانورد شدن امری محال است و کاری مافوق تصور. بله، من هم قبول دارم که این آرزو در صورتی که یک انسان تصمیمی واقعی و فوق العاده هولناک بگیرد و مصمم باشد، شدنی است، اما این یک امکان یک در میلیارد است که استثنا است و ما در مورد استثنائات صحبت نمی کنیم، ما در مورد 95% انسان های معمولی صحبت می کنیم.

تمام آدم هایی که مثل من و شما هستند، زندگی معمولی دارند و در یک جامعه نرمال روزگار می گذرانند. 95% انسان هایی که هر روز در کوچه و خیابان مثل خود ما حضور دارند و برای خود اهدافی در نظر گرفته اند و می خواهند در دستیابی به آن ها موفق شوند. دستیابی به آن آرزوها در انحصار همان 5% آدم هایی است که 4/9% آن ها معمولی بوده اند، اما توانسته اند بر خلاف این 95% راه های دستیابی به موفقیت را شناسایی کنند.

از نگاه آقای جف اولسن نویسنده ی کتاب برتری خفیف:

*20 برابر باهوش تر از ما نیستند؛

*20 برابر بیشتر ازما تلاش نمیکنند؛

*20 برابر بیشتر از ما خوش شانس نیستند؛

*ژن های برتری ندارند و همه آن ها نابغه نیستند.

فقط آن ها در مسیر موفقیت از اصولی پیروی می کنند که ویژه ی دستیابی به هدف است.