نویسنده : کلر ژوبرت
دم سیاه از سنگ ها بالا رفت و روی بام لانه اش ایستاد. دست هایش را تکان داد و صدا کرد: آهای آهای! بیایید کمک! آهای! ولی از توی دره ی خرگوش ها هیچ کس صدایش را نشنید و...