نویسنده : رضی هیرمندی

"اوژن" چند روز دیگر امتحان علوم دارد. اما فکرهای گوناگون مدام به سراغ او می‌ آیند و او نمی‌ تواند فکرش را برای خواندن درس متمرکز کند. او در ذهنش جعبه‌ ای را درست می‌ کند سپس فکرهایش را یک‌ به ‌یک برشمرده و درون جعبه گذاشته و سپس آن را در گوشه‌ ای قرار می ‌دهد. اما یکی از فکرها که از بقیه بازیگوش‌ تر است از درون جعبه بیرون می‌ آید و اوژن که او را "پروانک" می‌ خواند به دنبالش به راه می ‌افتد. سرانجام پروانک به عنوان مبصر کلاس نزد فکرهای دیگر می‌ رود و با آن ‌ها مشغول بازی می‌ شود. اوژن نیز با خیالی آسوده شروع به درس خواندن می ‌کند.