|
نام محصول: چقدر دیر بود ،چقدر دیر
غیرفعال
توضیحات محصول
نویسنده : جیمز کلمن
ترجمه : زهره مهرنیا
سامیِ سیوهشتساله، مجرمی خردهپا، وقتی به خودش میآید که در سلول بازداشتگاه است و نمیتواند جایی را ببیند؛ فقط بهیاد دارد که پیش از درگیری با پلیسها، چشمانش سالم بود و پس از کتکهایی که در خیابان از آنها خورد، بیهوش شد. سامی با تمام وجود منتظر محبوبش هلن است که همچون شخصیت غائب نمایشنامهی در انتظار گودو شاید هیچوقت پیدایش نشود. سامی باید از دست پلیس فرار کند، و خواننده باید پابهپای او فرازونشیب این راه را پشت سر بگذارد و به آینده و گذشته سفر کند. داستان وقتی به اوج میرسد که…
یکی از جذابیتهای «چقدر دیر بود، چقدر دیر» ، تصمیمهای نامتعارف شخصیت اصلی داستان است که باعث میشود گاهی از او عصبانی شوید، گاهی بخواهید با او حرف بزنید و سر عقل بیاوریدش، و گاهی هم دلتان به حالش بسوزد.
شیوهی روایت کلمن به گونهای است که خواننده هم با شخصیتهای داستان همراه میشود و هم با شخصیت غایب رمان، و چرایی نبودِ او را تا انتهای رمان در ذهن خواهد داشت. حس خواننده بعد از خواندن این رمان، شبیه حس او بعد از خواندن دیگر آثار مدرن – از جمله آثار ساموئل بکت – خواهد بود: بهتزدگی، همراه با چالشهای فکری و سؤالهای بیپاسخ.
|
|