بیکران تنهایی

بیکران تنهایی

بیکران تنهایی

وضعیت: ناموجود
ناشر: جامی

نویسنده : آصف هرمزی

 

برشی از این کتاب : 

 

به‌‌یکباره صدای غرش ماشین اربابی و یورتمه‌ی سواران مسلحی که همراهی‌اش می‌کردند توجه مردم را به خود جلب کرد. جیپ آهویِ آبی رنگ ایستاد و رعنا از در عقب آن پیاده شد. همین‌که با قدم‌های بلند به سمت جمعیت رفت، شکافی میان حلقه مردم به وجود آمد. به سمت پسرک گام برداشت و با دیدن صورت خونین او یقه‌اش را گرفت و گفت: - پسرم کجاست؟ بدن پسرک می‌لرزید. خونریزی داشت و باریکه‌هایی از خون و خاکِ دلمه بسته از صورتش آویزان بود. به چشمان رعنا نگاه کرد و هق‌هق کنان گفت: - زنگی. بچه‌ها با شنیدن این اسم، خودشان را به والدینشان چسباندند. رعنا پسر را تکان داد و کشیده‌ای به او زد. - پرسیدم پسرم کجاست؟ - دنبال یه گله‌ی پازن بودیم بی‌بی... یهو دیدیم زنگی بالای سرمونه. رو کوه ... بالا سرمون بود. داد می‌زد، سنگ قِل می‌داد پایین... دویدیم... هی دویدیم.... گمشون کردم. منو ببخش بی‌بی. رعنا به سمت شمال نگاه کرد. نگاهش از امتداد تپه‌های پوشیده از درخت بلوط گذشت و به کوه‌های سر به فلک کشیده‌ی پشت آنها خیره ماند. ...

مشخصات کتاب بیکران تنهایی

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : بیکران تنهایی
ناشر : انتشارات جامی
نویسنده : آصف هرمزی
نوبت چاپ : اول
تاریخ انتشار : 1399
نوع جلد و قطع : شومیز - رقعی
تعداد صفحات : 360
شابک : 9786006712222
وزن (گرم) : 430
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×