رابطه

رابطه

رابطه

وضعیت: غیرفعال
ناشر: نفس

نویسنده : محمدجعفر مصفا

 

«ما با زندگی قهریم به زندگی تبسم نمی‌کنیم از روی ملالت و تکلف وارد زندگی می‌شویم وقتی تو حرف می‌زدی من یاد یکی از خاطرات زمان کودکی‌ام افتادم . شاید چهار یا پنج ساله بودم یک روز پدرم یک جفت گیوه نو برایم خرید و گفت فردا می‌خواهد مرا با خودش به یکی از دهات مجاور شهر به مهمانی ببرد. من بقدری حالت شعف پیدا کردم که تا صبح با وجود اینکه خواب بچگی سنگین است چند بار بیدار شدم و بیرون را نگاه کردم تا ببینم صبح شده است یا نه این یعنی به استقبال روز و زندگی رفتن و حالا همان طور که تو در یکی از کتاب‌هایت نوشته‌ای شب که می‌شود با کوله‌باری از ملامت یعنی با کوله‌بار شخصیت که پر است از هزار ترس نفرت حقارت طلبکاری بدهکاری رنج و دلهره می‌خوابیم. با نگرانی می‌خوابیم نیمه شب از فرط نگرانی بیدار می‌شویم نه از فرط شوق و صبح همین که چشممان راباز می‌کنیم احساسمان این است که خدایا باز هم روز آمد و من تا غروب مجبورم این کوله بار ادبار را بر گرده ذهنم بکشم» -بخشی از متن کتاب

مشخصات کتاب رابطه

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : رابطه
ناشر : نشر نفس
نویسنده : محمدجعفر مصفا
نوبت چاپ : هشتم
تاریخ انتشار : 1401
نوع جلد و قطع : شومیز - رقعی
تعداد صفحات : 340
شابک : 9789009149537
وزن (گرم) : 380
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×