نویسنده : حسین آتش‌پرور

 گردآوری : حسین فاضلی

كتاب حاضر نقد و تفسيري است بر يكي از نويسندگان معاصر و مطرح كشور، آقاي حسين آتش پرور و هنر داستان نويسي او در قالب دو گفت و گو و نقد داستان. براي شناخت بيشتر اين نويسنده ي خوش ذوق، متن داستان آواز باران، سنگ و آب و چندين نوشته ي ديگر از ايشان ارائه شده است.

گزیده ای از کتاب :

تم اصلي «خيابان بهار آبي بود» استوره جاودانه ي «آب» و جستجوي آن است. براي همين هم در آخرين فصل هاي كتاب به دنبال ريشه هايمان مي گردم. همان ريشه هايي كه ما را به اساتير مي رساند. در اين مسير به خيلي ها مي رسيم: خضر، زرتشت، ناصر خسرو، موسا و… كاريز استوره اي گناباد كه چاه هايش زير پاي من بوده است و كودكيم بر سر آن چاه ها به دنبال لانه ي گنجشك يا كبوتر چاهي دويده است. اين كاريز را نياكان من حفر كرده اند. و اين زيباترين، سرسبزترين و ماندگارترين استوره ي ايراني است كه در جهان سه هزار سال بدون وقفه و مصرف هيچ انرژي و آلودگي هوا، در دل كوير آب جاري و زندگي بخشيده است.