|
نام محصول: قاشق قاشق آب
غیرفعال
توضیحات محصول
نویسنده : کیارا الگریا هادس
ترجمه : آراز بارسقیان
دومين بخش از نمايشنامه اي سه گانه كه به سرنوشت سربازي بازگشته از جنگ عراق در شهر فيلادلفيا اختصاص يافته است، مردي لنگان كه در يك ساندويچ فروشي مشغول به فعاليت مي شود و زندگي ديگري را آغاز مي كند. نمايشنامه اي معنا گرا و سرشار از وهم كه از داستان نويسي و شخصيت پردازي بسيار قوي برخوردار است.
گزیده ای از کتاب :
يادم مي آد به خودم مي گفتم كه خوب همينه ديگه. الان وقت دور همي خونوادگيه، وقتيه كه مي تونيم بهترين استفاده رو ببريم. سه نفري دور هم ايم؛ چون همه چيز خيلي خوب و دوست داشتني بود، دوست داشتني بود وقتي مي گفتي: «دهنتو باز كن.» من دهنمو باز مي كردم، تو اون قاشق كوچولوي آبو مي ذاشتي تو دهنم. اين بهش يه كم آرامش مي داد. بعد نگات مي كردم كه همين كارو با خواهرم تكرار مي كني. يادمه به خودم مي گفتم: «هي مامان، مامانم، دوستت دارم. مامانم حالش خوبه.» پنج دقيقه، يه قاشق، پنج دقيقه، يه قاشق، اما توان اينو نداشتي كه كار به اين سادگي رو انجام بدي. نمي تونستي پنج دقيقه يه جا بشيني. بايد مي رفتي سراغ گندكاريت. از اين جا به بعدشو ديگه به خاطر نسپردم.
|
|