نویسنده : ری برادبری

   ترجمه : قاسم صنعوی

دانشمندی که پس از سیصد سال از فضای بی­کران بیرون کشیده می­شود تا راز سلاحی را در اختیار انسان­ها بگذارد که می­تواند به نبرد دیرپای زمین و مریخ پایان دهد..سیاره­ای مرموز که ساکنان جنگ جویش طی نبرد­های طولانی نابود شده­اند و جان­های بی قالب شان در کمین سفینه شکسته­ای شوربخت است که گذرش به آن­جا بیفتد و مغزش صحنه مبارزانی شود که هر کدام خود می­خواهند در آن قالب جای گیرند....روبوت­هایی که نه تنها گوشت و پوست و استخوان ما را دارند،بلکه از تمام احساس­های انسانی،اندوه و شادی،عشق و کینه نیز برخوردارند.....نویسنده­ای که پس از هفتاد سال قلم زدن،به بیهودگی تلاش خود پی می­برد و به یاری ثروت بی­پایانش،نویسنده محبوبش را یک قرن پس از مرگ او از گور بر­می­انگیزد تا کهکشان­ها را با تمام عظمت­شان توصیف کند.....فضانوردان از جان گذشته­ای که خود را به خورشید می­رسانند تا پرومته­وار ذره­ای از آن برای انسان­ها به ارمغان بیاورند. ....چه شگرف و رویایی است دنیایی که خالق فارنهایت 451 در این مجموعه داستان کوتاه می­آفریند!