نویسنده : ران روی

   ترجمه : شهناز ایلدرمی

 “به گرین لان خوش آمدید” سری داستان های ماجراجویانه ای است که شخصیت های اصلی آن دو پسربچه به نام “دینک و جاش” و یک دختر بچه به نام “روث رز” می باشند. این مجموعه، با داستان های اسرار آمیز و تصویرگری های زیبای خود متناسب با ذوق و سلیقه ی بچه ها است و آن ها را بطوری شگرف درگیر خود می کند. در کتاب پیش رو ماجرا از این قرار است که دینک برای معروف ترین نویسنده ی ماجراهای اسرار آمیز دنیا نامه ای می نویسد و از او می خواهد که به شهرشان بیاید و او با کمال میل و درعین ناباوری قبول می کند و می گوید هیچ چیز مانع آمدن من نمی شود مگر اینکه دزدیده شوم؛ روز ملاقات فرا می رسد اما والیس والاس نمی آید و دینک به یاد حرف نویسنده می افتد و نگرانی وجودش را فرا می گیرد؛ از این رو دینک و دوستانش تصمیم می گیرند که به دنبال او بگردند و پیدایش کنند.

گزیده ای از کتاب :

روث رز به ساعتش نگاه کرد و گفت: فقط ده دقیقه گذشته. آدمای معروف همیشه دیر می کنن.
دینک به ساعت خیره شد. عقربه ی بزرگ به جلو رفت، مکث کرد و دوباره به جلو حرکت کرد.
در ساعت یازده و ربع آقای پاسکی دوباره بلند شد و گفت: من نمی فهمم چرا والیس والاس دیر کرده. دینک متوجه شد که سر طاس او براق شده و عرق کرده است. گره پاپیونش هم کار را برایش سخت تر کرده بود.
آقای پاسکی شجاعانه لبخند می زد ولی چشمانش در پشت عینک ضخیمش به طرز عجیبی باز و بسته می شدند.
او گفت: چند دقیقه دیگه هم بهش فرصت بدیم؟
همه غر زدند ولی کسی نمی خواست جایی برود.