|
نام محصول: به گرین لان خوش آمدید (شنهای روان)
غیرفعال
توضیحات محصول
نویسنده : ران روی
ترجمه : شهناز ایلدرمی
حالا که مردم منطقه با کمک هم پول لازم را برای ساختن پل مخصوص اردک ها جمع کرده اند، پول ها دزدیده می شود. دینک، جاش و روث رز تلاش می کنند تا هر طور که شده پول ها را پیدا کنند و آن را برگردانند، حتی اگر مجبور باشند از مانع شن های روان عبور کنند.
گزیده ای از کتاب :
روث رز کفش های تابستانی اش را پرت کرد و گفت: «منم میام!»
آن ها پایشان را در آب گرم و کم عمق رودخانه فروبردند. دینک می توانست ماسه های نرم را بین انگشتانش احساس کند. آب آنقدر زلال بود که می توانست سنگریزه های ریز ته رودخانه را ببیند.
جاش که چند متر جلوتر از دینک بود گفت: «یه جورایی داره گل آلود می شه.»
ناگهان جاش ایستاد. او با ترسی در چهره اش برگشت و فریاد زد: «من گیر افتاده ام!»
همان طور که دینک نگاه می کرد، جاش شروع به فرورفتن کرد. آب تا زانویش بود!
جاش داد زد:« نمی تونم پام رو بیرون بکشم! فکر کنم تو شن های روان گیر افتادم!»
|
|