گالش پای راست

گالش پای راست

گالش پای راست

وضعیت: موجود
ناشر: گل آذین
قیمت:  
1,000,000ريال900,000ريال

نویسنده : تامارا کریوکوا

   ترجمه : نرگس اکبرداریان

 

 داستان کتاب پیش رو در قالب ماجرا و اتفاقاتی که برای یک گالش گم شده می افتد، درس هایی پندآموز را پیرامون مسائل اخلاقی و قواعد رفتاری به کودکان آموزش می دهد و به شکلی سرگرم کننده از زبان این گالش راه حل هایی برای مشکلات اخلاقی گوناگون در اختیار می گذارد. گالش پای راست یک گالش جادویی است که متعلق به یک جادوگر است، جادوگر آن قدر پیر شده که هوش و حواس درست و حسابی ندارد، بنابراین یک روز وقتی که توی شلوغی مترو گرفتار می شود گالشش را گم می کند و بعد از آن گالش مجبور می شود روی پای خودش بایستد و تنها این ور و آن ور برود. او با همان پاهای کوچکش گشتی می زند و کارهای بزرگی انجام می دهد.

گزیده ای از کتاب :


گالش باز هم تنها ماند و کمی دلش گرفت. با خودش گفت: «چه فایده که دریاها و اقیانوس ها را زیر پا بگذاری و به سرزمین های دور سفر کنی، وقتی جایی برای برگشتن نداری؟ به هرحال باید جایگاه خودم را در زندگی پیدا کنم.» چند قدمی راه رفت، ایستاد و بعد ادامه داد: «گفتنش راحت است که باید پیدا کنم. اما این جایگاه کجاست؟» ناگهان به یاد حرف پسرکی افتاد که به او کمک کرده بود از واگن مترو خارج شود. پسرک گفته بود که او را باید به موزه تحویل داد.

با خودش گفت: «شاید هم درست گفته باشد. برای یک شیء با ارزش و درخشانی مثل من چه جایی بهتر از موزه؟» با این فکر نیرویی گرفت و با چالاکی شروع کرد به قدم زدن در پیاده رو به دنبال موزه. کفش های ناآشنا از کنار او در رفت و آمد بودند. چند بار گالش سعی کرد با پوتین هایی که از کنارش رد می شدند صحبت کند، ولی آن ها حتی به او نگاه هم نکردند.

مدت زیادی توی خیابان ها سرگردان بود. گاهی از لای در نیمه بازی سرک می کشید، ولی هربار او را به بیرون پرت می کردند بدون این که توجه کنند او برای چه کاری به آن جا آمده است. یا پرتش می کردند یا زیر پا له می کردند. بالاخره گالش از این برخوردها به ستوه آمد و وقتی که چشمش به محوطه ی آرامی افتاد که حفاظ فلزی داشت، بدون فکر خود را از زیر درهای چدنی به داخل محوطه کشاند. در مقابل خود راهی دید که به یک ساختمان سفید و صورتی ختم می شد. محوطه خالی بود. شلوغی و سروصدای شهر پشت حفاظ فلزی که دورتا دور با نیزه های نوک تیز مسلح شده بود، جا ماند. روی چمن های سبز در کناره های راه، گل های لادن با رنگ نارنجی روشن خودنمایی می کردند. راه به پلکان سفید مرمرین می رسید. گالش ایستاد تا از تماشای بنا لذت ببرد. بنا با چند مجسمه و گچبری های برجسته تزیین شده بود. بالکن طبقه ی دوم روی شانه های تنومند دو غول سنگی قرار داشت. روی در منبت کاری شده دستگیره مسی رنگ با شکلی عجیب قرار داشت که زیر نور خورشید چنان برق می زد که گویی از طلا ساخته شده است.

گالش فکر کرد: «یعنی پشت این در عجیب چی وجود دارد؟»

مشخصات کتاب گالش پای راست

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : گالش پای راست
ناشر : گل آذین
نویسنده : تامارا کریوکوا
مترجم : نرگس اکبرداریان
نوبت چاپ : 1
تاریخ انتشار : 1398
نوع جلد و قطع : شومیز - رقعی
تعداد صفحات : 160
شابک : 9786226352369
وزن (گرم) : 156
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×