نویسنده : ریچل هالیس

   ترجمه : لیلا رعیت

نويسنده ي كتاب پيش رو در بيست بخش مجزا به بيان كشمكش هاي زندگي خويش و دروغ هايي كه درباره خودش باور داشت، مي پردازد و چگونگي مقابله و ايستادگي در برابر آن ها را شرح مي دهد. هدف او از ارائه اين مطالب تقويت خودباوري و اعتماد به نفس در مخاطبان و القاي اين حقيقت در ذهن آن ها است: “زندگي تو به خودت بستگي دارد.”

گزیده ای از کتاب :

اهداف و آرزوها همیشه سخت اند. من هم به این مسئله واقفم. پای عمل که می رسد، به مراتب از آنچه فکرش را می کنید، سخت تر می شوند. گاهی تلاش می کنید اما شرایط را ناامید کننده می یابید. حس می کنید پیشرفت تان لاک پشتی است، در حالی که دوست تان دوبرابر شما ترفیع گرفته، خواهرتان سال هاست شوهر کرده و صاحب دو فرزند شده است و خلاصه هرکسی را که می بینید، از شما موفق تر است و شما در مقایسه با آن ها در نقطه صفرید. گاهی شرایط آن قدر تلخ به نظر می رسد که فقط دلتان می خواهد گریه کنید.

خب باشد، گریه کنید. کسی مانع گریه کردنتان نمی شود.

گیس بکنید و جامه پاره کنید، همچون کسی که عزیز از دست داده است. همه ناراحتی هایتان را از مجرای اشک بیرون بریزید. بعد از جا بلند شوید، کنار شیرآب بروید، آن را باز کنید و چشم ها و صورت تان را بشویید؛ سپس صورت تان را خشک کنید و دوباره سراغ کار و رشد و پیشرفت بروید. فکر می کنید سخت است؟ بله، سخت است. حالا چه؟ اصلا قرار نیست مسیر رشد و موفقیت آسان باشد. همیشه همین بوده و هست.