نویسنده : هاکان منگوچ

   ترجمه : فائزه پورعلی

این کتاب به قلم مردی صوفی و موزیسینی ترک تبار نگارش شده است که در اثر خود به دنبال یافتن پاسخی بر چیستی خود و راهی برای دستیابی به تعالی و آرامش روحی انسان است. او در نوشتار خود از چگونگی راه یابی اش به سوی نور معرفت می گوید، از مراحل شش گانه یک رابطه و چگونگی رسیدن به تعادل و دوری از افراط و تفریط، وی پیرامون انرژی های درونی انسان و تاثیرشان بر جسم سخن می راند و مراحل کمال انسانی را از نظر فردی و اجتماعی همراه با تطبیقی بر مراحل کمال نی وا می کاود.

گزیده ای از کتاب :

محبت فرکانسی بسیار متفاوت است. چیز دیگری است. باید انسان ها را دوست داشته باشیم. در کنار این خودمان را هم دوست خواهیم داشت. هر چیزی را که می خواهید جذب زندگی تان شود، دوست داشته باشید. یک لحظه به این فکر کن که چگونه چیزی را که دوست نداری می توانی به زندگی جذب کنی؟

هر یک از ما در زندگی مان فرکانس هایی که با ما متناسب است را جذب می کنیم. راحت ترین راه متناسب کردن فرکانس، دوست داشتن چیزی است که می خواهیم در زندگی مان باشد.

شاید تو هم افرادی را دیده باشی که می گویند: «از پول متنفرم ولی برای گذران زندگی پول ضروریه.» چه حکمتی هست که تمام کسانی که این حرف ها را می زنند آنانی هستند که وضعیت اقتصادی بدی دارند! من هم دقیقا می خواهم همین را بگویم. هر چیزی را که دوستش نداشته باشی نمی توانی در زندگی داشته باشی.

تمام مراجعینی که تا به امروز داشته ام این موضوع را به من نشان دادند: فرقی نمی کند در چه سطح درآمدی باشند، همه آن ها با پول مشکل دارند.

برای مثال مراجعه کننده ای داشتم که صاحب کارخانه ای بزرگ بود اما او هم زیر قرضی بیش از درآمد خود بود، به شکلی دور از انتظار درآمدش تمام می شد. علی رغم اینکه پول زیادی درمی آورد اما نمی توانست با آن پول به زندگی اش رسیدگی کند.

به همین شکل انسان های زیادی هستند که استعدادهای زیادی دارند و با اینکه می توانند پول خوبی دربیاورند و پتانسیل آن را هم دارند اما پول همان طور که وارد زندگی شان می شود از آن خارج می شود و نمی توانند در تعادل نگهش دارند.

ولی خب چرا؟

چون افکار منفی در مورد پول از خانواده هایمان به ما به ارث رسیده است. خیلی وقت ها هم جامعه ای که از کودکی در آن بزرگ شده ایم؛ رابطه ما را با پول، خراب می کند.