(ذهنی جدید ،برای آینده‌ای جدید)

نویسنده : جو دیسپنزا

   ترجمه : فریبا جعفری‌نمینی

کتاب حاضر حاوی آموزش ها و راه کارهایی در رابطه با ایجاد عادت های سالم مغزی و از بین بردن عادت های ناسالم است. این کتاب می آموزد که با از بین بردن باورهای منفی و کنترل کردن افکار می توان روز و یا حتی زندگی خود را تغییر داد. پاک کردن تمام تجربه های ناگوار گذشته و شکستن باورهای غلط که تاکنون با افراد بودند در ساختن آینده ای روشن نقش بسزایی دارد و کتاب حاضر تلاشی است در راستای به وقوع پیوستن این مسئله. این کتاب ابزارهایی را برای تغییر در هر جنبه ای از زندگی که شخص به آن احساس نیاز می کند به خواننده ارائه می دهد.

گزیده ای از کتاب :

وقتی شما در وسط یک تجربه قرار دارید، مغزتان اطلاعات حیاتی را با استفاده از پنج مسیر حسی مختلف از محیط بیرونتان جمع آوری می کند (حس های بینایی، بویایی، شنوایی، چشایی و لامسه). وقتی این داده های حسی به مغز رسید و پردازش شد، شبکه هایی از نورون ها خود را به صورت الگوهای خاصی سازماندهی می کنند تا رویدادهای بیرونی را بازتاب دهند. در آن لحظه ای که این  سلول های عصبی سازماندهی شدند، مغز مواد شیمیایی ترشح می کند. این مواد شیمیایی «احساس» یا «عاطفه» نام دارند.

وقتی این احساسات شیمیایی بدن را فراگرفت، شما تغییری در نظم درونی تان حس می کنید. طبیعی است وقتی متوجه این تغییر حالت درونی خود شده اید،  به آن چیزی که در محیط بیرونی تان سبب این تغییر شده است، بیشتر توجه خواهید کرد. اگر بتوانید پی ببرید که چه چیزی در دنیای بیرونی منجر به این تغییر درونی شده است، این رویداد در واقع یک خاطره نامیده می شود. از نظر عصب شناختی و شیمیایی، شما اطلاعات محیط را در مغز و بدنتان رمز گذاری می کنید؛ بنابراین می توانید تجربیات خود را بهتر به خاطر بسپارید، چون به یاد خواهید آورد که در زمان رخ دادنشان چه احساسی داشته اید. احساسات و عواطف نتیجه ی شیمیایی تجربیات گذشته هستند.

به عنوان مثال، رئیس شما برای بازبینی عملکردتان وارد اتاق می شود. بلافاصله متوجه می شوید که صورتش سرخ و حتی سیاه شده است. همین که شروع می کند با صدای بلند صحبت کند، بوی سیر از دهانش بیرون می زند. او شما را متهم می کند که جلوی بقیه کارمندان خرابش کرده اید و می گوید اگر پشت گوشتان را دیده اید، ترفیع را هم خواهید دید. در این لحظه شما احساس بدی دارید، زانویتان خم می شود و احساس ضعف می کنید. شما این تجربه بیرونی را با تغییر در احساس درونی تان وارد ارتباط کرده اید و این واقعه بر احساس شما نوعی داغ بر جای می گذارد.