امام میآمد
نویسنده : محمدرضا سرشار
زنگ آخر بود. دبیر کرانی مثل هر روز، پانزده دقیقة آخر، می خواست مشقها را خط بزند. اول بلند می شد، دفتر ها را جمع می کرد و می گذاشت روی میزش. یکی یکی اسمها را می خواند. اسم هر کس را که می خواند، او بایستی می رفت جلو و معلم مشقهایش را با دقت نگاه می کرد و خط می زد. رضا یادش آمد که اعلامیة امام خمینی، لای دفتر مشقش است. قرار بود احمد، اعلامیة امام را از پدرش بگیرد و به رضا بدهد؛ و رضا هم آن را به پدرش برساند. دیروز غروب، رضا وقتی مشقهایش را نوشت، دفتر مشقش را به احمد داد. قرار شد احمد اعلامیه را لای دفتر بگذارد و دفتر را صبح، توی راه مدرسه، مقابل چرخ لبوفروشی، به رضا برگرداند. صبح از لبوفروش لبو خریدند و خوردند. احمد زیاد خورده بود. سه ظرف خورده بود. آن قدر زیاد خورده بود که می گفت: دارم بالا می آورم. راستی راستی حالش به هم خورده بود. بعد از اینکه لبو خوردند، رضا دفتر را از احمد گرفت؛ و با هم به مدرسه آمدند و ...
مشخصات کتاب امام میآمد
مشخصات | |
---|---|
شناسنامه کتاب | |
عنوان : | امام میآمد |
ناشر : | سوره مهر |
نویسنده : | محمدرضا سرشار |
نوبت چاپ : | 1 |
تاریخ انتشار : | 1396 |
نوع جلد و قطع : | شومیز - پالتویی |
تعداد صفحات : | 80 |
شابک : | 9786000304027 |
وزن (گرم) : | 74 |
- رمان ، داستان کوتاه
- زبان اصلی
- شعر
- تاریخ،فلسفه،سیاست
- ادبیات،نقد ادبی،زبان شناسی
- قرآن،دین،دین پژوهی
- هنر،موسیقی،معماری،عکاسی
- سینما، تئاتر
- فرهنگ و واژه نامه
- روانشناسی،علوماجتماعی،تربیتی
- اقتصاد،مدیریت،حقوق
- کودک و نوجوان
- خانواده،سرگرمی،عمومی
- علمی، فنی، آموزشی
- پزشکی،بهداشت،ورزشی
- لوح فشرده (CD , DVD)
- نشریات
- نقشه،اطلس،جغرافی
- کتابهای 50 درصد تخفیف