نویسنده : آر.ال.استاین

   ترجمه : زهره حق‌بین

بهترین دوست بروك، زیكى، در مدرسه نقش اصلى یك نمایش را به عهده داشت. نقش وی شبح بود. زیكى كاملاً در نقش خود غرق شده بود . او عاشق پوشیدن لباس مخصوصش و ترساندن هنرپیشه‌هاى آن نمایش بود. بروك احساس كرد كه زیكى زیاد در نقش خود غرق شده است. اما بعد اتفاق واقعاً ترسناكى شروع شد. یك تكه كاغذ در بخشى از صحنه نمایش پیدا شد «از خانه من دور شو.»