|
نام محصول: اسبهایی که در صحرا میدوند
غیرفعال
توضیحات محصول
نویسنده : شهرام نائینی
مجموعه ای از سه داستان کوتاه به نام های اسب هایی که در صحرا می دوند، زیباترین قهوه ای دنیا و نفر ارشد؛ ماجرای کوتاهی از مردی جوان که کارگرها مهندس می نامندش و دختری در یک کافه نظرش را جلب کرده، گوشه ای از زندگی کارگری جوان که دختر نشان کرده اش هم مجبور به کار برای خان است و قصه جناب سروانی که از توپخانه ماموریتی برای بازدید از واحدی نظامی به او محول شده است.
گزیده ای از کتاب :
سیگار دیگری برداشت، کارش که با کبریت تمام شد آن را روی میز و نزدیک من گذاشت، یک نوع دعوت بود، سیگار دوم را آتش زدم. بدون عجله ادامه داد.
-تا اینکه به عقب تر برگشت و در مورد یک حس اندوه شدید شروع به صحبت کرد. حسی که در یک جمع خاص به سراغش می اومد و دست آخر به سردرد ختم می شد. می گفت این حالت تو مهمونی های خانوادگی با یک خنده ی دسته جمعی شروع می شد و بعد از اون هیچ شادمانی و سرگرمی ای نمی تونست این مسئله رو بر طرف کنه تا جایی که به خاطر این ناراحتی و سردردی که به همراه داشت معمولا اولین خانواده ای بودن که به خونه برمی گشتن.
باقیمانده آب پارچ را در لیوان ها ریخت و سهم خودش را تمام کرد. هیچ ارتباطی بین این جریان و خودم نمی توانستم پیدا کنم. راغب بودم هرچه زودتر شروع کند.
-در نهایت سردردهای اون خانم تموم شد، البته بعد از فوت دختر بچه ی اول داستان.
|
|